نويسندگان معاصر مصرى كه وقايع اسلام را تحليل كرده اند حق حضرت على (عليه السلام) را چنانكه شايسته مقام اوست و يا لااقل به نحوى كه در تواريخ ضبط شده است ادا نكرده اند و فداكارى امير مؤمنان را در رديف ديگران قرار داده اند. از اين رو لازم مى دانيم اجمالى از فداكاري هاى آن حضرت را از منابع خودشان در اينجا منعكس سازيم .
1- ابن اثير در تاريخ خود(1) مى نويسد:
پيامبر (صلي الله عليه و آله) از هر طرف مورد هجوم دسته هايى از لشكر قريش قرار گرفت . هر دسته اى كه به آن حضرت حمله مى آوردند حضرت على (عليه السلام) به فرمان پيامبر به آنها حمله مى برد و با كشتن بعضى از آنها موجبات تفرقشان را فراهم مى كرد و اين جريان چند بار در احد تكرار شد. به پاس اين فداكارى ، امين وحى نازل شد و ايثار حضرت على را نزد پيامبر ستود و گفت : اين نهايت فداكارى است كه او از خود نشان مى دهد. رسول خدا امين وحى را تصديق كرد و گفت :"من از على و او از من است" سپس ندايى در ميدان شنيده شد كه مضمون آن چنين بود:
"لاسيف الا ذوالفقار، و لا فتى الا على".
شمشيرى چون ذوالفقار و جوانمردى همچون على نيست .
ابن ابى الحديد جريان را تا حدى مشروح تر نقل كرده ، مى گويد:
دسته اى كه براى كشتن پيامبر (صلي الله عليه و آله) هجوم مى آوردند پنجاه نفر بودند و على (عليه السلام) در حالى كه پياده بود آنها را متفرق مى ساخت .
علاوه بر اين مطلب كه از نظر تاريخ مسلم است ، من در برخى از نسخه هاى كتاب <غزوات >محمد بن اسحاق ];92ريان آمدن جبرئيل را ديده ام . حتى روزى از استاد خود عبدالوهاب سكينه از صحت آن پرسيدم . وى گفت صحيح است . من به او گفتم چرا اين خبر صحيح را مؤلفان صحاح ششگانه ننوشته اند؟ وى در پاسخ گفت : خيلى از روايات صحيح داريم كه نويسندگان صحاح از درج آن غفلت ورزيده اند!(2)
گروهى كه تعداد آنان از پنجاه نفر تجاوز مى كرد قصد جان پيامبر كردند و تنها حملات آتشين حضرت على بود كه آنان را متفرق مى كرد. جبرئيل اين فداكارى حضرت على (عليه السلام) را به پيامبر(صلي الله عليه و آله) تبريك گفت و پيامبر فرمود: <على از من و من از او هستم >
2- در سخنرانى مشروحى كه امير مؤمنان براى <رأس اليهود>در محضر گروهى از اصحاب خود ايراد فرمود به فداكارى خود چنين اشاره مى فرمايد:
هنگامى كه ارتش قريش سيل آسا بر ما حمله كرد، انصار و مهاجرين راه خانهء خود گرفتند. من با وجود هفتاد زخم ازآن حضرت دفاع كردم .
سپس آن حضرت قبا را به كنار زد و دست روى مواضع زخم ، كه نشانه هاى آنها باقى بود، كشيد. حتى به نقل <خصال >صدوق ، حضرت على (عليه السلام) در دفاع از وجود پيامبر (صلي الله عليه و آله) به قدرى پافشارى و فداكارى كرد كه شمشير او شكست و پيامبر شمشير خود را كه ذوالفقار بود به وى مرحمت نمود تا به وسيله آن به جهاد خود در راه خدا ادامه دهد (3)
3- ابن ابى الحديد مى نويسد: