بی احتیاطی راننده نیسان در شهر روداب جان یک نفر را گرفت!
روداب نیوز: تاریخ:یکشنبه 23 تیر 1392
برگزاری مسابقات فوتسال جام رمضان روداب
مسابقات فوتسال جام رمضان در روداب با حضور 9 تیم پنجشنبه شب 27/4/92 قرعه کشی شد.
شرکت تعاونی دهیاران روداب امسال برای اولین بار در این مسابقات شرکت نموده است.
جلسه آموزش قرآن در مسجد جامع شهر روداب رمضان 92

***

***

منبع : کانون فرهنگی هنری مسجد جامع روداب-اسرار
توصیههای حفاظتی وزارت اطلاعات به شهروندان
یک بار دگر آمد این ماه اهورایى
برق خاشاک گنه، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است
ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد
عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد
افطار به می کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
با باده وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتد
امام خمینی(س)
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری
برق خاشاک گنه، روزه تابستان است دود این آتش جانسوز به از ریحان است
میتوان یافت ز سی پاره ماه رمضان آنچه ز اسرار الهی همه در قرآن است
هست در غنچه ی لب بستهی این ماه نهان گلستانی که نسیمش نفس رحمان است
مشو از عزت این مهر الهی غافل که در این مهر بسی گنج و گهر پنهان است
ماهرویی که شب قدر بود یک خالش در سراپرده ماه رمضان پنهان است
میکند روزه ماه رمضان عمر دراز مد انعام درین دفتر و این ایوان است
غفلت از تشنگی و گرسنگی کم گردد که لب خشک بر این بند گران سوهان است
باش با قد دو تا حلقه این در صایب که مراد دو جهان در خم این چوگان است
صائب تبریزی
رمضان آمده آهنگ سحر ساز کنید با مناجات و غزل بر دو جهان ناز کنید
دستها را برسانید به معراج دعا تا خدا با نفسی سوخته پرواز کنید
کاش یک گوشه خلوت به زمین هدیه شود سفری با دلی افروخته آغاز کنید
بندگی راه قشنگیست که مستان دانند مستی آموخته و بندگی ابراز کنید
گوهر اشک به هر خون دلی میارزد همهدم با غم بارانزده اعجاز کنید
کار ما نیست قدم در قفس خاک زدن پر و بالی زده و پنجره را باز کنید
فرصتی نیست که یک عمر معطل باشیم ماه عشق است در این مرحله ایجاز کنید
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا
نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا
فیض روحالقدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا
در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا
دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا
زین دعاهاست که با این همه بىبرگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا
هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلى ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهاى باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسى برد کاین تجارت کرد
نماز در خم آن ابروان محرابى
کسى کند که به خون جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دردکشان از سر حقارت کرد
به روى یار نظر کن ز دیده منت دار
که کار دیده نظر از سر بصارت کرد
حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد
بگذار تا بمیرم در این شب الهى
ورنه دوباره آرم رو روى روسیاهى
چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه
چندان که باز گردم گیرم ره تباهى
چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما
دل مرده مىشوم باز با غمزه گناهى
گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان
بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهى
اى کاش تا توانم بر عهد خود بمانم
شرمنده ام ز مهدى وز درگهت الهى
تا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم
چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهى
من بندگى نکردم با خویش خدعه کردم
ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهى
با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم
دانم که در به رویم وا مىکنى به آهى
اى نازنین نگارا تغییر ده قضا را
گر تو نمى پسندى تقدیر کن نگاهى
دل را تو مى کشانى بر عرش مى کشانى
بال ملک کنى پهن از مهر روسیاهى
دل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر
بى عجب و بى تکبّر از راه خیمه گاهى
امشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر
جان حسین و زینب بر ما بده پناهى
آخر به بیت زینب بیمار دارم امشب
از ما مگیر او را جان حسن الهى
در این شب جدایى در کوى آشنایى
هستم چنان گدایى در کوى پادشاهى
اى در غرور نفس به سر برده روزگار
برخیز، کارکن، که کنونست وقت کار
اى دوست ! ماه روزه رسید و تو خفتهاى
آخر زخواب غفلت دیرینه سر برآر
سالى دراز بودهاى اندر هواى نفس
ماهى، خداى را شو و دست از هوا بدار
پنداشتى که چون بخورى ، روزه تو نیست
بسیار چیز هست جز آن شرط روزهدار
هر عضو را بدان که به تحقیق روزهاى است
تا روزه تو روزه بود نزد کردگار
اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل
در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار
دیگر ببند گوش زهر ناشنیدنى
کز گفتوگوى هرزه شود عقل تار و مار
دیگر زبان خویش که جاى ثناى اوست
از غیبت و دروغ فرو بند استوار
دیگر بسى مخسب که در تنگناى گور
چندانت خواب هست که آن هست در شمار
دیگر ز فکر آینه دل چنان بکن
کز غیر ذکر حق نشیند برو غبار
این است شرط روزه اگر مرد روزهاى
گرچه ز روى عقل یکى گفتم از هزار
شیخ فریدالدین عطار
«هدیه روزه داران»
حکمت روزه داشتن بگذار
باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آموزد و تسلط نفس
و ز تو شیطان تو رمیده شود
هر که صبرش ستون ایمان بود
پشتشیطان از او خمیده شود
عارفان سر کشیده گوش به زنگ
کز شب غره ماه دیده شود
آفتاب ریاضتى که ازو
میوه معرفت رسیده شود
عطش روزه مى بریم آرزو
کو به دندان جگر جویده شود
چه جلایى دهد به جوهر روح
کادمى صافى و چکیده شود
بذل افطارى سفره عدلى است
که در آفاق گستریده شود
فقر بر چیدهدار از خوانى
که به پاى فقیر چیده شود
شب قدرش هزار ماه خداست
گوش کن نکته پروریده شود
از یکى میوه عمل که درو
کشته شد سى هزار چیده شود
گر تکانى خورى در آن یک شب
نخل عمر از گنه تکیده شود
چه گذارى به راه توبه کزو
پیچ و خمها میان بریده شود
مفت مفروش کز بهاى شبى
عمرها باز پس خریده شود
روز مهلت گذشت و بر سر کوه
پرتوى مانده تا پریده شود
تا دمى مانده سر بر آر از خواب
ور نه صور خدا دمیده شود
در جهنم ندامتى است کزو
دست و لب ها همه گزیده شود
مزه تشنگى و گرسنگى
گر به کام فرو چشیده شود
به خدا تا گرسنه اى نالید
تسمه از گردهها کشیده شود
شهریار
هرگز نبود ماهى این سان همه زیبایى
سر زد ز افق نورى در کوچه شیدایى
عطرى زده بر بستان آن ماه شکیبایى
گسترده به زیبایى خالق ز کرم ماهى
بر خوان کرم بینم حورى وش رعنایى
آمد به سراى دل سى روز شکیبایى
هرگز نبود ماهى این سان همه زیبایى
هر صبح سحر آید آیات سماواتى
هر شام اذان گوید بر سفره مینایى
با اشک زنم جامى لبریز به تنهایى
با عشق تو برخیزم از بستر تنهایى
آن شب که قدرش بهتر زهزاران شب
اشکى است که مىریزم بر صحن تماشایى
کان شب که به خلوتگه بر سجده فرو افتم
از یار طلب سازم آن جام مسیحایى
دربارگهت یا رب سرگشته و حیرانم
بخشش ز تو مىخواهم اى صاحب زیبایى
بخشش ز تو مىجویم از عشق تو مىگویم
نالان به سر کویم اى چاره تنهایى
یک بار دگر آمد این ماه اهورایى
بر خوان کرم بنشین این است شکوفایى
احمد سردشتى
گرمت نمیشه با چادر؟!
«چرا گرممه… ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره…».
یه دختر کوچولوی ۸-۹ ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس.
دختر کوچولو روسریاش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.
خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:
«توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟ از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس… تو گرمت نمی شه بچه؟».
همون موقع اتوبوس به ایستگاه رسید و ایستاد.
دختر کوچولو گرهٔ روسریاش رو سفتتر کرد و محکم و با اقتدار گفت:
«چرا گرممه… ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره…».
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت…
دو مناجاتی که همه ائمه(ع) میخواندند . . .

أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ... (بحارالأنوار جلد 91 صفحه 96)
در مناجاتهایی که از ائمه اطهار(ع) نقل شده است، دو مناجات را دیدهام که همه ائمه(ع) آن را میخواندند؛ یکی مناجات شعبانیه است که در مفاتیح هست، یکی هم مناجاتی است که با این جملات شروع میشود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ...»؛ مرحوم مجلسی در بحارالأنوار نقل میکند که این مناجات از علی(ع) است و همه ائمه هم آن را میخواندند.
برای اینکه این جملات دعا را کمی توضیح دهم، به طوری که مرتبط با ایام ماه مبارک رمضان هم باشد، یکی دو نکته را مقدمتاً عرض میکنم.
ماه رمضان، ماه تقرب به خدا
مطلب اول اینکه درباره ماه مبارک رمضان اهل معرفت این تعبیر را دارند که این ماه، دار ضیافت الهی و یکی از منازل سالکین إلیالله است. «سلوک إلیالله» یعنی سیر معنوی روح به سوی خدا و تقرّب به او که البته این سیر و این تقرّب، دارای درجات و مراتب است.
منازل سیر و سلوک به سوی خدا
گام اوّل، تجلیه
این سیر و سلوک چهار قدم دارد؛ اهل معرفت از قدم اوّل تعبیر میکنند به «تجلیه»، یعنی آراستن ظاهر به آداب شرع و عمل کردن به دستورات شارع مقدس در این ماه مبارک رمضان؛ یعنی همین روزه گرفتن و آداب ظاهریه. پس گام اول، قدم اول تجلیه است.
گام دوم، تخلیه
گام دوم و قدم دوم در این سیر «تخلیه» است. تخلیه پیراستن است نه آراستن؛ پیراستن باطن از رذائل اخلاقی و چه بسا پاک کردن و منزه کردن نفس از آثار آثام ـیعنی سیئات و گناهانـ است. چه بسا اولین دعایی که نسبت به اولین روز ماه مبارک رمضان وارد شده که شخص روزهدار میخواند، اشاره به همین مسأله تخلیه دارد. چون خود را تجلیه کرده، یعنی روزه گرفته و به آداب ظاهریه عمل کرده است و حالا از خدا میخواهد که او باطنش را از این آثار پیرایش کند.
لذا در روز اول ماه مبارک رمضان این دعا را میخوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرمِینَ». این دعا به همین قدم دوم، یعنی تخلیه اشاره دارد.
گام سوم، تحلیه
گام سوم که از آن تعبیر به «تحلیه» میکنند، این است که انسان روح را به صفات ملکوتیه کمالیه آرایش دهد و خودش را متخلِّق به اخلاق الهیّه کند، که این هم دارای مراتبی است.
گام چهارم، فناء فی الله
گام چهارم مرحلهای است که اهل معرفت از آن به «فناء فیالله تعالی» تعبیر میکنند و مرادشان این است که روح سالک یعنی همان شخصی که سیر معنوی میکند، از إنّیّت در شهود حق فانی شود؛ چه در رابطه با فعلش، چه صفتش و چه ذاتش. این تعبیر را به کار میبرند که فناء فی الله عبارت است از: «فانی شدن روح از إنّیّت در شهود حق». از نظر مسیر معنوی، این آخرین منزل سیر و سلوک است.
ماه رمضان، ماه نزول قرآن و صعود انسان
اما مطلب دوم؛ ماه مبارک رمضان اینطور است که هم ماه «نزول» است و هم ماه «صعود» است. اینکه ماه نزول است را شما خوب میتوانید بفهمید؛ چون در قرآن و در دعاهای ماه مبارک رمضان مطرح است که کلام الهی-قرآن کریم- در این ماه، از مصدر وحی بر نبی مکرم اسلام6 نازل میشود که خداوند به وسیله¬ی همان کلمات، انسانها را در جمیع ابعاد پرورش میدهد و میسازد. در سوره دخان میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» و در سوره قدر میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ». در سوره بقره هم میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ».
«قوس نزول» در ماه مبارک
همین تعبیر در دعای روزانه ماه رمضان هم هست. در اکثر دعاهای ماه رمضان به این «قوس نزولی» اشاره شده است که ماه مبارک رمضان، ماه نزول کلام الهی است. به تعبیر دیگر، ماه رمضان ماه سخن گفتن ربّ است با عبدش؛ یعنی ماهی است که ربّ، برای ساختن عبدش و راهنمایی او به سوی قربِ خویش، با او سخن میگوید و سخن گفته است.
بنابر این قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شد و به تعبیر اهلش به صورت «جُملةً واحده» -به طور کلی و یکپارچه- در شب قدر، بر قلب پیغمبر اکرم(ص) فرود آمد. این همان قوس نزولی این ماه است. تا اینجای مطلب شبههای نیست؛ این آیات قرآن است و این هم دعاهایی که شما در ماه رمضان میبینید و این مطلب در همه آنها هست.
«قوس صعود» در این ماه
اما ماه مبارک رمضان همچنین ماه صعود است؛ یعنی چه؟ درست برعکس آن «قوس نزولی» که گفتیم، اینجا «قوس صعودی» مطرح است. یعنی این ماه، ماه کلام عبد با ربّ است. بله، در همه اوقات عبد میتواند با ربّ خودش سخن بگوید، ولی یک موقعیت خاصی هست که این سخن گفتن، از نظر سازندگی، بُرد بیشتری پیدا میکند.
دعا، الهام خداست
در اینجا یک بحث مطرح میشود و آن بحث این است که عبد در چه قالبی میتواند با ربّ خود سخن بگوید. این را بدانید که این هم در ارتباط با ربّ است. یعنی خودِ ربّ به اولیاء خود الهام میکند و اولیاء الهی آن الهامات را در قالب خاصی میریزند و نحوه سخن گفتن با ربّ را به عبد میآموزند که «چگونه با ربّ خودت حرف بزن!» همانطور که او با تو حرف زده است، تو هم با او حرف بزن؛ اما اینگونه که به تو میآموزیم با او حرف بزن.
قرآن خطاب به توست؛ نمیخواهی پاسخ دهی!؟
خدا در ماه مبارک رمضان با تو صحبت کرده و کلامش را بر پیغمبر فرو فرستاده و پیغمبر هم قرآن را به شما تحویل داده و گفته است که اینها حرفهایی است که خدا با شما زده است. خدا در این خطابهایی که در قرآن هست، مثل «یا أَیُّهَا النَّاس» و «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، دارد حرف میزند و به من و تو خطاب میکند. قرآن را نگاه کن؛ از اول تا آخر او دارد با تو حرف میزند. خوب، تو نمیخواهی جوابش را بدهی؟ او در ماه مبارک رمضان با تو سخن گفته است، تو هم باید در همین ماه با او سخن بگویی؛ هم قوس نزول است و هم قوس صعود. ماه رمضان ماه کلام ربّ و عبد است. لذا شما اگر به روایاتی که در باب ماه مبارک رمضان وارد شده است، مراجعه کنید، همین مطلب را میبینید.
سفارش به «زیاد دعا کردن» در این ماه
من حالا یکی دو تا روایت میخوانم که اصل این روایات در فروع کافی است ولی من از وسائلالشیعه نقل میکنم. روایت از امام صادق(ع) است که «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) عَلَیْکُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِکَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاء»؛ یعنی علی(ع) فرمود: «بر شما باد در ماه رمضان، به کثرت دعا و استغفار».
در روایت دیگر آمده است: «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) إِذَا کَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَمْ یَتَکَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ»؛ یعنی حضرت امام سجاد(ع) در ماه مبارک رمضان اصلاً صحبت نمیکرد، مگر اینکه تمام جملاتی که از ایشان صادر میشد مضامین دعایی داشت. ما در این زمینه روایات بسیاری داریم. بنابر این آنچه که در ماه مبارک رمضان وظیفه عبد است، سخن گفتن با ربّ خود است.
«تجلیه، تخلیه و تحلیه» زمینهساز سخن گفتن بنده با خدا
در باب ماه مبارک رمضان روایات زیادی داریم که ناظر به آن مطلب اول، یعنی بحث مراحل سیر و سلوک است. از نظر ظاهری که خودت را آراسته کردهای به همین آداب ظاهری و دهانمان را از خوردن و آشامیدن بستهایم. این همان قدم اوّل یعنی تجلیه است؛ اما آنچه مهم است گامهای دوم و سوم، یعنی تخلیه و تحلیه است. اینها است که زمینه را فراهم میکند برای اینکه بتوانی با خدای خودت حرف بزنی. از الطاف الهیه این بوده که آنچه که مایحتاج عبد است تا بتواند با خدای خودش حرف بزند، آنها را پیشاپیش خودش عنایت کرده است.
سر ریز شدن رحمت الهی در این ماه
حالا یکی دو تا روایت میخوانم؛ در یک روایت دارد: «إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ کُلٌّ قَدِ اسْتَوْجَبَ النَّارَ فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ». یعنی خداوند در ماه رمضان هنگام افطار هفتاد هزار هزار نفر از افرادی را که مستحق آتش هستند نجات میدهد و در شب آخر از این ماه به اندازه تمام کسانی که در طول این یک ماه نجات داده است، از آتش جهنم نجات میدهد. همه اینها نشانه سرریز شدن فضل و رحمت الهی در این موقعیت زمانی است.
در روایت دیگری دارد: «إذَا کَانَ أوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ غَفَرَ اللهُ لِمَنْ شَاءَ مِنَ الْخَلْقِ فَإذَا کَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَهُمْ فَإذَا کَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَ کُلَّمَا أعْتَقَ حَتَّى آخَرَ لَیْلَةٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَضَاعَفَ مِثْلَ مَا أعْتَقَ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ». یعنی همینطور هر شب با ضریب بالاتر نسبت به شب قبل، تعداد بیشتری از بندگانش را تطهیر میکند، تا این حجابهای ظلمانیه آنها برطرف شود. اینها همه مقدمه این است که این عبد بتواند با او حرف بزند.
ماهِ مخصوصِ ارتباطِ دو طرفه خدا و بندهاش
لذا اهل معرفت گفتهاند که یک «قرآن نازل» داریم و یک «قرآن صاعد» داریم؛ آن هم کلام است، این هم کلام است؛ آن کلام ربّ است با عبد، این کلام عبد است با ربّ؛ هر دو هم قرآن است. بنابر این اصلاً این ماه اختصاص به این ردّ و بدل شدن سخنان بین «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» دارد. از آن طرف، قرآن نازل شده است و از این طرف هم قرآن صاعد -بالا رونده- را داریم که عبارت است از آن راز و نیازهایی که بندگان صالح خداوند و اولیاء خاصّ حق -به اذن ربّ- با او داشتهاند و سخن گفتهاند.
آداب ظاهری ماه رمضان، زمینه ساز ارتباط با خدا
ما از آن سخن گفتنها، به «ادعیه ماثوره» ائمه اطهار: تعبیر میکنیم. اصلاً ماه رمضان ماه «قرآن» و «دعا» است و این آداب ظاهری که در این ماه داریم، همه برای فراهم کردن زمینه همین رابطه «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» است تا اینها با هم حرف بزنند؛ که از پایین به بالا، یعنی از طرف عبد به سوی ربّ، تقاضا و طلب و سؤال و درخواست است که ما از آن تعبیر می کنیم به «دعا». پس دعا سخنی بین عبد و ربّ است. یعنی بنده با پروردگارش صحبت میکند و از او درخواست میکند.
ندا، دعا، نجوا
به این تعبیراتی که علی(ع) در این مناجات به کار برده است نگاه کنید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ». اول صلوات میفرستد و بعد شروع میکند به گفتن آن جملات تا به اینجا میرسد که «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ». اینجا دیگر بحث «مناجات» است. «ندا» یعنی اینکه انسان کسی را با صدای بلند فرا بخواند. «دعا» هم با صدا است، اما صدای بلند نیست. «مناجات و نجوا» بیصدا است.
لذا اینجا تعبیر میکند «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ»، دیگر نمیگوید «وَ اسْمَعْ»؛ چون مناجات جنبه صوتی ندارد و صدا و آهنگ ندارد؛ بلکه یک امر درونی و قلبی است. این از تعبیرات زیبا و لطیف علی(ع) است. البته هم دعا و هم ندا و هم نجوا، نوعی رابطه «بین اثنینی» و دو طرفه هستند، ولی این تفاوتها را با یکدیگر دارند.
عدم اجابت دعا، به خاطر وجود حجابها
بحث دیگری که در اینجا مطرح میشود، بحث حُجُب و موانع دعا است. ممکن است من با شما صحبت کنم، شما هم با من صحبت کنید، اما به تعبیر ساده ممکن است مانعی در کار باشد که موجب شود شما سخنان من را نشنوید یا به آن اعتنا نکنید ـکه این اعتنا نکردن هم، مثل نشنیدن استـ و برعکس ممکن است شما بگویید و من نشنوم. اگر اینطور باشد، این سخن گفتنها و این ردّ و بدل کردنها، بیفایده است. آیا اینطور نیست؟ چه زمانی این گفتوگوها فایده دارد؟ آن زمانی که شما حرف من را بشنوید و به خواستههای من اعتنا کنید و همچنین برعکس.
لذا من عرض کردم که ندا، دعا و مناجات، همه اینها «بین اثنینی» است و ممکن است گاهی اوقات چیزی مانع از این رابطه دو طرفه شود.
گناه، حجاب دعا
یک وقت هست که یک سنخ از اعمال، حجاب میشوند برای اجابت دعا؛ مثل گناه. یعنی معصیتهایی که از ناحیه اعضا و جوارح من و شما صادر میشود، مانع اجابت دعا است. لذا گفتیم که «اطاعت» با «اجابت» رابطه دارد؛ اگر مطیع خدا شدی، آنجا است که خداوند هم درخواست تو را اعتنا میکند و میپذیرد. از آن طرف، معصیت مانع اجابت دعا میشود. این مربوط به اعضا و جوارح من و شما است. اگر دروغ بگویی، غیبت کنی، مال مردم را بخوری و امثال این محرمات را انجام دهی، اینها مانع اجابت دعا است. میبینی چرا وقتی میگویم: «خدا! خدا! خدا!» خدا اصلاً به من اعتنا نمیکند؛ چون این گناهان مانع اجابت دعاهای من است.
حجابهای باطنی دعا
یک وقت هم هست که یک سنخ ملکات و امور درونی هستند که مانع اجابت دعا میشوند. این موانع مربوط به ملکات سیّئه درونی عبد است که موجب میشود که این گوش دل راز الهی را نشنود. چون گفتیم که ماه مبارک رمضان ماه «راز و نیاز» است؛ امّا گاهی راز از ربّ است و اظهار نیاز از عبد است. خوب، اگر راز از ربّ است، در اینجا این بحث مطرح میشود که باید حُجُبی که در ارتباط با باطن است هم برطرف شود. اما حجابی از ناحیه ربّ نیست. حجاب از ناحیه عبد است و باید این حجاب را برطرف کند. اما این حجابها و موانع با چه مقامی از مقامهای معنویه بر طرف میشود؟
باز شدن درهای آسمان و رفع تمام موانع ارتباط ربّ و عبد
روایت از پیغمبر اکرم(ص) است؛ «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ». حضرت فرمود درهای آسمان در اولین شب از شبهای ماه مبارک رمضان باز میشود و تا آخرین شب از شبهای این ماه هم بسته نمیشود. این یعنی چه؟ منظور از «سماء» در اینجا آسمان نیست! اشتباه نکنید. «سماء» اشاره به آن جهت عِلوی از عوالم وجودی و آن نشئه برتر عالم وجود است. ما در این «دنیا» در عالم ناسوت هستیم. این عالم دنیا پستترینِ عوالم وجود است.
اینکه در روایت فرمود که خدا شب اوّل ماه مبارک رمضان درهای آسمان را باز میکند، یعنی چه؟ یعنی میخواهد بگوید از ناحیه آن عوالم برتر وجودی هیچ مانع و حاجبی در کار نیست. پس هر چه حجاب و مانع هست، از طرف من است. او دارد راز میگوید، اما گوش من نمیشنود. حالا من چه کار کنم تا این حجابها را بتوانم رفع کنم؟ در مقامات معنویه مقامی هست که آن را باید به دست بیاوریم؛ لذا میرویم سراغ روایت دوم تا ببینیم چه کار باید بکنیم.
«مقام رضا»، ثمره نهایی روزه
در حدیث معراج داریم که پیغمبر اکرم(ص) وقتی به معراج رفت، در آنجا خطاب شد «یَا أحْمَدُ هَلْ تَعْلَمُ مَا مِیرَاثُ الصَّومِ»؛ ای احمد، میدانی روزه چه اثری در پی دارد و چه چیزی به ارث میگذارد؟ «قَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ: مِیرَاثُ الصَّومِ قِلَّةُ الْأکْلِ وَ قِلَّةُ الْکَلَامِ وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ وَ هِیَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةُ الیَقِینَ فَإذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لَا یُبَالِی کَیْفَ أصْبَحَ بِعُسْرٍ أمْ بِیُسْرٍ فَهَذَا مَقَامُ الرَّاضِینَ»؛ روزه دو اثر دارد؛ یکی اثر ظاهری است که همان کم خوردن است و دومی که بالاتر است، کم صحبت کردن و سکوت است که ما به آن «صومِ صمت» میگوییم. اگر جلوی زبانت را بگیری و مراعات زبانی داشته باشی، این موجب میشود که حکمت پیدا کنی. آن وقت میراث حکمت، معرفت است و معرفت هم یقین را از خود به ارث میگذارد و ثمره یقین هم «مقام رضا» است و این همان مقامی است که با آن میتوانی حجابها را برطرف کنی.
روزهای برای همه؛ حتی ناتوانها و پیرها
من به آن کسانی که از نظر شرعی معذورند و نمیتوانند روزه بگیرند و غصه میخورند که من محروم شدم از برکات صوم و ماه مبارک رمضان، میخواهم بگویم که این دیدگاه و نگرش تو یک نگرش مادی است. شما خیال کردهاید که روزه نخوردن و نیاشامیدن است؟ برای تو هم روزه وجود دارد. آنچه بالاتر از «قلّت اکل» و کم خوردن است؛ آن چیست؟ جلوی زبانت را بگیر؛ یک ماه رمضان، از اول تا آخر غیبت نکن، دروغ نگو، تهمت نزن، ایذاء مومن نکن، برو جلوی آفات زبانت را بگیر؛ روزه اینجا هم هست. میراث الصوم این است. بله، اگر صحت مزاج داری و عذر شرعی نداری، قلّت اکل هم در کنارش هست تا درد و اِلم گرسنگی و تشنگی را بچشی که آن هم آثاری دارد.
«روزه شکمی» و «روزه معنوی»
در روایات داریم که فردی خدمت پیغمبر اکرم(ص) آمد و گفت: «من روزه هستم.» حضرت به او فرمود: «استفراغ کن!» دید همینطور دارد تکهتکه گوشت از حلقش بیرون میآید. پرسید: «این چیست؟» حضرت فرمود: «غیبت کردهای! این روزه نیست.» روایت میخواهد همین را بگوید که من اشاره کردم. این اصلاً روزه نیست. روزه شکمی هست، ولی روزه معنوی نیست.
«صمت» اصلاً حرف نزدن نیست!
پیغمبر اکرم(ص) فرمود «وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ»؛ یعنی میراث سکوت، حکمت است. پس معلوم میشود منظور از این «صوم صمت» که در روایات هست، «حرف نزدنِ» مطلق نیست، بلکه مراد همان «قلّت کلام» و پرهیز از بیهودهگویی است. اتفاقاً بعضی جاها باید حرف بزنی؛ با خدا باید حرف بزنی؛ باید دعا بخوانی. نه اینکه هر چیزی که از دهانت بیرون بیاید را بگویی. آن چیزی که برای تو حُجُب را برطرف میکند و تو را به «مقام رضا» میرساند، آن را مراقبت کن!
فیلم / کلیپ زیبای " اسماء الحسنا "
کلیپ " اسماء الحسنا "
نظر آیتالله سیستانی درباره؛ حکم روزه گرفتن در روزهای بلند

روزه و ضعف
کسی در ماه رمضان توانایی روزه ندارد و ضعف بر او غالب می شود، آیا می تواند روزه نگیرد؟
ضعف به تنهایی مجوز روزهخواری نیست، هرچند شدید باشد، مگر این که موجب حرج باشد که در این صورت خوردن جایز است و باید بعد از آن قضا نماید و همچنین اگر ضعف موجب عجز از کار لازم برای کسب روزی باشد با فرض این که متمکن از کار دیگری نیست و همچنین اگر کارگر به دلیل تشنگی شدید نتواند روزه را ادامه دهد و در این دو صورت به احتیاط واجب باید در خوردن و آشامیدن به مقدار ضرورت اکتفا کند و از زائد بر آن اجتناب نماید.
روزه زن باردار
زنی که به علت زایمان نتواند روزه بگیرد چه مقدار باید کفاره بدهد؟
فقط قضاء میکند.
روزههایی که از زمان بارداری تا پایان شیردهی قضا دارم را چگونه باید ادا نمایم؟ آیا در صورت ناتوانی جسمی باید همه آنها را بگیرم؟
مقداری را که توانایی دارید باید قضا کنید.
حکم روزه در روزهای بلند
اینجانب در کشور دانمارک زندگی میکنم، روز در ماه مبارک رمضان ۱۸ تا ۱۹ ساعت است حکم روزه ما چیست ؟
هر شخصی که میتواند از طلوع فجر تا اول شب روزه بگیرد و از این جهت در زحمت غیرقابل تحمل واقع نمیشود وظیفه دارد روزه بگیرد، یا آنکه سفر کند و سپس روزهاش را قضا کند، اما کسانی که روزه گرفتن به این مدت برایشان میسر نیست باید یا سفر کنند و یا آنکه از اول طلوع فجر نیت روزه نمایند، ولی هر وقت احساس کردند ادامه روزه برایشان غیر قابل تحمل است افطار نموده به مقدار لازم آب و یا غذا بخورند و سپس روزه این روز را قضا نمایند و کفاره ای بر آنان نیست.
منبع: حوزه نیوزابطال روزه با گناهانی که دیده نمی شوند
همین گناهان هستند که روزه را باطل می کنند ولی دیده نمی شوندو جز خدا و خود مرتکب شونده کسی بر آنها آگاه نیست.
حکم یومالشک اول ماه چیست؟
حجتالاسلام فلاح زاده به بررسی یوم الشک پرداخت و اظهار داشت: یوم شک به دو نوع نخست و آخر تقسیم میشود، یوم شک نخست به این معنی است که فرد شک کند که اول ماه رمضان است یا آخر ماه شعبان، افراد نسبت به این روز وظیفه شرعی ندارند و نمیتواند به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، ولی اگر در طول روز مشخص شود که ماه رمضان است باید نیت روزه خود را به روزه رمضان تغییر دهند.
وی ادامه داد: اگر فردی یوم شک نخست را به نیت آخر شعبان روزه بگیرد و نیت روزه رمضان نکند و پس از چند روز معلوم شود که آن روز ماه رمضان بوده است، بر گردن او قضا و کفاره واجب نیست، چرا که روزه آن روز از ماه رمضان به شمار میآید.
مسؤول ستاد ترویج احکام با اشاره به اینکه یوم شک آخر به این معنا است که فرد شک کند آخر ماه رمضان است یا اول ماه شوال، اظهار داشت: در یوم شک آخر فرد وظیفه دارد روزه بگیرد، ولی اگر در طول روز مشخص شود که اول شوال است باید حتما افطار کند چرا که روزه در عید فطر حرام است، ولی اگر فردی یوم شک آخر را به سبب جهل روزه بگیرد و پس از چند روز مشخص شود که عید فطر بوده است، گناهی مرتکب نشده است و ثواب روزه آن روز هم به او نوشته میشود.
حجتالاسلام فلاح زاده درباره تأخیر انداختن روزه قضا، خاطرنشان کرد: افرادی که از سالهای گذشته روزه قضا داشته و تا ماه رمضان سال آینده نگرفته باشند باید افزونبر گرفتن قضا به ازای هر روز یک مد که هفتصد و پنجاه گرم میشود طعام به فقیر بدهند.
وی افزود: در ماه رمضان افراد دو دسته هستند، گروهی وظیفه روزه گرفتن و گروهی وظیفه روزهخواری دارند و در این ماه شناخت وظیفه شرعی بسیار مهم است، کسانی که مکلف هستند و توانایی دارند باید در ماه رمضان روزه بگیرند و فرقی ندارد که ماه رمضان در تابستان باشد یا زمستان و سخت بودن کار دلیل بر روزه خواری نیست.
مسؤول ستاد ترویج احکام با بیان اینکه ضعف دلیل بر روزه خواری نیست، گفت: انسان به محض ضعف کردن نمیتواند روزه خود را افطار کند، بلکه باید به قدری باشد که فرد واقعا تحمل روزه را نداشته باشد.
وی تصریح کرد: همچنین بارداری، شیردهی به نوزاد و بیماری دلیل بر روزه خواری نیست، بلکه فرد زمانی میتواند روزه خود را افطار کند که روزه برای او ضرر داشته باشد.
دوره آموزشي مهارت هاي زندگي
دوره آموزشي مهارت هاي زندگي (استاد مختاري)شهر روداب،روستاهاي برآباد،شمس آباد،دارين و ملوندهمراه با اهداء جوايز ارزنده !
برای اطلاعات بیشتر با رابطین بهداشت، دهیاران تماس بگیرید
کار بعضی ها تو ماه مبارک رمضان...

چهارشنبه اول ماه رمضان است
به گزارش وبگردي به نقل از ايسنا:
یک عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری گفت: امسال در آغاز ماه مبارک رمضان در کشور هیچگونه تردیدی نیست که غروب روز سهشنبه در کل کشور هلال ماه با دوربینهای معمولی قابل رویت خواهد بود و روز چهارشنبه اول ماه مبارک رمضان 1434 خواهد بود.
علیرضا بوژمهرانی در گفتوگو با ايسنا با اشاره به وضعیت هلال ماه رمضان و مختصات آن اظهار کرد: مقارنه ماه و خورشید برای هلال ماه رمضان 1434 در روز 29 شعبان که مصادف با دوشنبه 17 تیر در ساعت 11:44 دقیقه پیش از ظهر به وقت رسمی ایران روی میدهد. بر این اساس اولین غروب خورشید بعد از مقارنه همان روز دوشنبه 29 شعبان است.
وی خاطرنشان کرد: به خاطر عرض دایرةالبروجی ماه و فاصله زمانی نسبتا کم بین غروب خورشید تا مقارنه هلال ماه در موقعیتی قرار میگیرد که در کل کشور غروب هلال قبل از غروب خورشید خواهد بود و تحت هیچ شرایطی هلال نه با چشم مسلح و نه با چشم غیرمسلح، چه قبل از غروب خورشید و چه بعد از آن قابل رویت نخواهد بود.
این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری با اشاره به اینکه «همین وضعیت برای تمامی کشورهای اسلامی نیز حاکم است» گفت: در شبه جزیره عربستان، کل قاره آفریقا و اروپا رویت هلال در این روز مقدور نخواهد بود، اما اولین نقاط جهان که بر مبنای بعضی از معیارها امکان رویت هلال را در غروب دوشنبه دارند در قاره آمریکای جنوبی است که احتمال دارد هلال در آن مناطق با ابزار رویت شود، البته در این مناطق نیز رویت هلال حتی با استفاده از ابزار کار راحتی نخواهد بود.
بوژمهرانی تصریح کرد: به یقین میتوان گفت که هیچ کدام از کشورهای اسلامی چون امکان رویت هلال را در غروب دوشنبه ندارند، بنابراین روز سهشنبه 18 تیرماه مصادف با آخرین روز شعبان خواهد بود که در ایران 30 روزه خواهد شد.
وی با اشاره به وضعیت برخی از کشورهای اسلامی در این ارتباط، گفت: عملکرد برخی از کشورهای اسلامی بر مبنای محاسبه است نه رویت هلال. به عنوان مثال در کشور عربستان در روز دوشنبه 29 شعبان به وقت ایران وقتی خورشید در مکه مکرمه غروب میکند چیزی حدود هشت ساعت و 53 دقیقه از مقارنه ماه نو سپری شده است، ضمن اینکه در افق مکه مکرمه در غروب دوشنبه هلال ماه 52 ثانیه بعد ازغروب خورشید غروب میکند و همین دو پارامتر باعث شده در تقویم امالقراء سهشنبه 18 تیرماه در عربستان روز اول ماه مبارک رمضان نوشته شود.
این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری یادآور شد: این محاسبه به معنای آن نیست که دوشنبه هلال ماه در عربستان قابل رویت است بنابراین هرگونه گزارشی دال بر رویت هلال از عربستان بیاید قطعا این گزارش باطل خواهد شد مگر اینکه مبنایشان محاسبه باشد.
بوژمهرانی با تاکید بر اینکه «بر مبنای رویت هلال در کل کشورهای اسلامی وضعیت به گونهای است که چهارشنبه باید روز اول ماه رمضان باشد» اظهار کرد: در ایران نیز با اینکه روز سهشنبه 30 شعبان است، اما در غروب روز سهشنبه هم هلال ماه در موقعیتی نیست که بگوییم خیلی راحت و در ارتفاع بالا دیده میشود بلکه هلال ماه به گونهای خواهد بود که در غروب سهشنبه 18 تیر در کل کشور هلال با ابزار و دوربینهای معمولی قابل رویت خواهد بود.
وی ادامه داد: در غروب روز سهشنبه احتمال رویت هلال در نیمه شمالی کشور با چشم عادی نیست، اما در نیمه جنوبی کشور به شرط وجود شرایط مناسب جوی و برخورداری رصدگر از یک افق مناسب احتمال رویت با چشم در غروب سهشنبه هم وجود دارد.
این عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری تصریح کرد: امسال در آغاز ماه مبارک رمضان در کشور هیچگونه تردیدی نیست که غروب روز سهشنبه در کل کشور هلال ماه با دوربینهای معمولی قابل رویت خواهد بود و روز چهارشنبه اول ماه مبارک رمضان 1434 خواهد بود.
اولین گناهی که در عالم ثبت شد
تقدیر و تشکر از مهندس پورسینا


کتابخانه روداب
با توجه به:
- تغییرات در روند کار کتابخانه٬
- و همچنین افزوده شدن منابع آن
- باز شدن سالن مطالعه به روی مخاطبان
- تغییرات بسیار زیاد در ظاهر کتابخانه
- آمدو شد همشهریان به کتابخانه٬ به طور چشمگیری افزایش یافته است.
*مدیریت کتابخانه در نظر دارد که با توجه به مقاطع مختلف سنی٬ منابع مورد نیاز را ارائه دهد.
این وب را دنبال کنید٬ که انشاءالله مطالب کاملتر به سمع و نظرتان خواهد رسید..........
سخنی با منتخبین شوراها
روز گذشته دیداری با بخشدار محترم روداب آقای شم آبادی داشتم از ایشان درباره روند برگزاری انتخابات سوال کردم که ایشان الحمدلله راضی بودند و بیان داشتند با همه فشار کار و سختی که داشت به سلامتی به پایان رسید . اما سخنی با منتخبین شوراهای بخش روداب همانگونه که در ابتدای سخن از امیرالمومنین (ع) یادشد باید توجه داشته باشیم که ما شیعه هستیم و پیرو آن امام خوبیها ،پس در عمل هم باید به حضرتش اقتدا کنیم . حال که مردم بخش روداب حماسه ای سیاسی را رقم زدند و عده ای را برای 4سال به عنوان شورای اسلامی شهر و روستا انتخاب کردند باید پاسخی به اعتماد مردم بدهیم نه با گفتار که با عمل (به عمل کار براید به سخنرانی نیست ) . متوسل می شوم به سخن مقام معظم رهبری که خطاب به کاندیداهای ریاست جمهوری فرمودند :" به گونه ای حرف بزنيد كه اگر خرداد سال آينده نوار حرفهای امروز شما را پخش كردند شرمنده نشويد و با بهانه گيری گردن اين و آن نياندازيد."
در همه کارها خدا را در نظر داشته باشیم و برای خدا کار کنیم
بهترین های دنیا
1. بهترین موجود: انسان؛
2. بهترین دین: اسلام؛
3. بهترین امت: امت پیامبر؛
4. بهترین مذهب: شیعه 12 امامی؛
5. بهترین کتاب: قرآن؛
6. بهترین خانه: کعبه؛
7. بهترین جمله: لا اله الا الله؛
8. بهترین واجب: نماز؛
9. بهترین عمل: نماز اول وقت؛
10. بهترین نماز: نماز جماعت؛
11. بهترین نام: محمد؛
12. بهترین زن: حضرت فاطمه سلام الله علیها؛
13. بهترین عید: عید قربان؛
14. بهترین ماه: رمضان؛
15. بهترین روز: جمعه؛
16. بهترین شب: شب قدر؛
17. بهترین کار خیر: فریادرسی دادخواهان؛
18. بهترین بندگان: متقین؛
19. بهترین فرزند: فرزند صالح؛
20. بهترین سنگ: حجرالاسود؛
21. بهترین دوست: کتاب؛
22. بهترین باغ: بهشت؛
23. بهترین گل: گل محمدی؛
24. بهترین قصه: قصه حضرت یوسف در قرآن؛
25. برترین عبادت: تلاوت قرآن؛
26. بهترین مال: مال حلال؛
27. بهترین خوردنی: عسل؛
28. بهترین نوشیدنی: شیر؛
29. بهترین ارزش: انصاف؛
30. بهترین سخن و حرف: کوتاه و قابل فهم؛
31. بهترین مردم: خوش اخلاق و سودمند به دیگران؛
32. بهترین دانش: علم نافع و پرسود؛
33. بهترین دل: قلب لبریز از خوبی و نیکی.
در اینجا به برخی از بهترین های دینی و دنیایی با استناد به آیات و روایات اشاره می شود. ادامه مطالب رو حتما ببینید !!!
مردم و قرآن
مردم در برخورد با قرآن چند دسته اند.
دسته ای سر و کاری با قرآن ندارند.
دسته ای فقط توجه سطحی و ظاهری به قرآن دارند. در حد قرائت و تجوید.
دسته ای قرآن را به عنوان کتاب زندگی می دانند و اعمال و رفتار خود را با آن تنظیم می کنند.
خدایا! ما را از عاملان به قرآن قرار بده
دانا و نادان
عناوین اخبار
:
ضمن آرزوی توفیق و سلامتی روز افزون از زحمات ، خدمات و تلاشهای بی دریغ جنابعالی در تصدی و مدیریت اداره برق شهر روداب تقدیر و. .

