خطبه شعبانيه پيامبر اکرم

عَنِ الرِّضا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله عليه وآله خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ:

ايُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِى وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

اى مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوى شما رو کرده است.
ماهى که نزد خدا، بهترين ماههاست و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعتهايش بهترين ساعتهاست.

هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَکُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ.

ماهى که در آن شما را به مهمانى خدا دعوت کرده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده ايد. نفسهاى شما در آن ثواب تسبيح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت.
اعمال شما در آن پذيرفته است و دعاهاى شما مستجاب، پس، از پروردگار خويش با نيت هاى راستين و دلهاى پاک، بخواهيد که توفيق روزه اين ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنايت فرمايد.

 فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِى هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِينِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَارْحَمُواصِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ.

پس شقى و بدبخت، آن کسى است که در اين ماه بزرگ، از آمرزش خدا بى بهره شود. در اين ماه باگرسنگى و تشنگى خود، گرسنگى و تشنگى روز قيامت را بياد آوريد. به فقيران و درماندگان کمک وياری کنيد.

به پيران و کهنسالان احترام و به کودکانتان ملاطفت و مهربانى نموده و با خويشاوندان رفت و آمد داشته باشيد.

وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ النَّظَرُ إِلَيْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ يُتَحَنَّنْ عَلَى أَيْتَامِکُمْ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ.

 زبان خود را از گفتار ناشايست نگاه داريد. ديدگان خود را از ديدن ناروا و حرام بپوشانيد و گوشهاى خود را از شنيدن آنچه نادرست است، باز داريد. با يتيمان مردم مهربانى کنيد تا بعد از شما با يتيمان شما مهربانى کنند. از گناهان خود به سوى خدا توبه و بازگشت کنيد.

وَ ارْفَعُوا إِلَيْهِ أَيْدِيَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِى أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ‏فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ يُجِيبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ يُلَبِّيهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ يُعْطِيهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ يَسْتَجِيبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ.

 در اوقات نماز، دستهاى خود را به دعا برداريد، زيرا که وقت نماز بهترين ساعتهاست و در اين اوقات، حق تعالى با رحمت، به بندگانش مى نگرد و اگر با او مناجات کنند، پاسخشان دهد و چنانچه او را ندا کنند لبيکشان گويد و اگر از او بخواهند عطا کند و چون او را بخوانند مستجابشان گرداند.

 أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِيلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا يُعَذِّبَ الْمُصَلِّينَ وَ السَّاجِدِينَ وَ أَنْ لَا يُرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ.

 اى مردم! جانهايتان در گرو اعمال شماست. پس با طلب آمرزش از خدا، آنها را از گرو، خارج کنيد. پشت شما از بار گناهان سنگين است، پس با طولانی کردن سجده ها، آن را سبک گردانيد و بدانيد که حق تعالى به عزت خود سوگند ياد کرده است که نمازگزاران و سجده کنندگان در اين ماه را عذاب نکند و در روز قيامت آنها را از آتش دوزخ در امان دارد.

 أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِى هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ، قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَيْسَ کُلُّنَا يَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ فَقَالَ ص اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء.ٍ

 اى مردم! هرکه از شما روزه دار مؤمنى را در اين ماه افطار دهد، نزد خدا پاداش بنده آزاد کردن و آمرزش گناهان گذشته  اش را خواهد داشت.

برخى از اصحاب گفتند: يا رسول الله! همه ما قادر به انجام آن نيستيم. حضرت فرمود: با افطار دادن روزه داران، از آتش جهنم بپرهيزيد اگرچه به نصف دانه خرما و يا به يک جرعه آب باشد.

أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِى هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ يَوْمَ تَزِلُّ فِيهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِى هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ يَمِينُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَيْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِيهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِيهِ يَتِيماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ.

 اى مردم! هرکس اخلاق خود را در اين ماه نيکو کند، از صراط، آسان بگذرد، آن روز که قدمها، بر آن بلغزد. هرکس در  اين ماه کارهاى غلامان و مستخدمان خود را سبک گرداند، خدا در قيامت حساب او را آسان کند.
 هرکس در اين ماه از آزار رساندن به مردم خوددارى کند، حق تعالى، روز قيامت،خشم خود را از او بازدارد.

 هرکس در اين ماه يتيم بى پدرى را گرامى دارد، خدا او را در قيامت عزيز گرداند.

 وَ مَنْ وَصَلَ فِيهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ يَوْمَ يَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِيهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ يَوْمَ يَلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِيهِ بِصَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّى فِيهِ فَرْضاً کَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّى سَبْعِينَ فَرِيضَةً فِيمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ.

 هرکس در اين ماه صله رحم کند و با خويشان بپيوندد، خدا او را در قيامت به رحمت خود واصل گرداند و هرکس در   اين ماه رابطه اش را با خويشان خود قطع کند،خداوند در قيامت رحمت خود را از او دريغ نمايد.
 هرکس در اين ماه نماز مستحبى بپا دارد، خداوند او را از آتش جهنم برهاند و کسى که نماز واجبى بجا آورد، خداوند  ثواب هفتاد نماز واجب در ماههاى ديگر را به او عطا کند.

 وَ مَنْ أَکْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَيَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِينُ وَ مَنْ تَلَا فِيهِ آيَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِى غَيْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ.

هرکس در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد، خداوند کفه سبک اعمال او را سنگين گرداند.

وهرکس که در اين ماه يک آيه از قرآن تلاوت کند، ثواب کسى را دارد که در ماههاى ديگر قرآن را ختم کرده باشد.

 أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِى هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا يُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّيرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا يُفَتِّحَهَا عَلَيْکُمْ وَالشَّيَاطِينَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا يُسَلِّطَهَا عَلَيْکُمْ.

 اى مردم! درهاى بهشت در اين ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهيد که آنها را بر روى شما نبندد.

و درهاى جهنم در اين ماه بسته است، از خدا بخواهيد که آنها را بر روى شما نگشايد.
شياطين در اين ماه در غل و زنجيرند. از خدا بخواهيد که آنها را بر شما مسلط نگرداند.

 قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام فَقُمْتُ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِى هَذَا الشَّهْرِ؟ فَقَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِى هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ.

 على عليه السلام مى فرمايد: در اين حال از جا برخاسته و عرض کردم، اى پيامبر خدا! برترين اعمال در اين ماه چيست؟ حضرت فرمود: اى ابا الحسن! برترين اعمال در اين ماه پرهيز از محرمات است.

سخنی با خوانندگان وب +جوابیه روابط عمومی شهرداری روداب

سلام به همه خوانندگان فهیم وبلاگ اخبار روداب ،چند وقتی است که مدیریت وب دیدگاههای شما رو منعکس میکند با عنوان سوال از شما و پاسخگویی از مسئولین.
نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که هدف از راه اندازی این بخش این است که کمکی باشد به پیشرفت این بخش در همه زمینه ها،مثلا این که جایی هست که شهروندان به راحتی مطالب خود را به مسئولین منتقل میکنند.امااین وبلاگ نه باکسی خصومتی دارد و نه درصدد این است که کسی را تخریب کند پس آنچه که بیان میکنید با بیانی شیوا به دور از توهین و خدای نا کرده تهمت باشدو با سند و مدرک بیان کنید .و این هم جوابیه ای است که روابط عمومی شهرداری روداب برای ما ارسال نموده اند.
............................................................................................................................

پروژه توسعه معابر شهر روداب توسط پیمانکار واجد شرایط در حال اجرا بوده و پیمانکار بایستی پروژه را پس از اجرای صحیح ، تحویل واحد عمران شهرداری نماید . لذا عواقب هر گونه نقص فنی احتمالی حتی اگر منجر به تخریب قسمتی از پروژه شود متوجه پیمانکار بوده و هزینه از صورت وضعیت نامبرده کسر خواهد شد.
روابط عمومی شهرداری روداب




تشکرشورای اسلامی شهر روداب  از شهرداری روداب

ضمن تشکر از شهرداری جهت تزئین و چراغانی شهر به استحضار میرساند جشن باشکوه نیمه شعبان به همت شهرداری و گروههای فرهنگی هنری در سطح شهر با اجرای مشترک هنرمندان روداب و گروه فرهنگی هنری طنز پردازان شهرستان سبزوار در مهدیه شهر روداب برگزار گردید . 

روابط عمومی شورای اسلامی شهر روداب



امام زمان؛ امام مهرباني


 

نيمه شعبان سالروز ميلاد مسعود قطب عالم امكان آخرين خليفه پروردگار، حضرت بقيه‌الله‌الاعظم (اروحنا فداه) مي‌باشد. آن حضرت پس از ولادت به سجده افتاده و فرمودند: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان ابي اميرالمؤمنين، سپس نام‌هاي مبارك امامان را يك به يك شمردند تا به خود رسيدند و آنگاه براي ظهور خويش دعا كردند.

امام عصر(عليه السلام) وجود مقدسي است كه خداوند به دست با كفايت ايشان جهان را پر از عدل و داد مي‌نمايد. امام مهرباني كه تمام خيرات و بركات و نعمت‌هايي كه خداي متعال به بندگان خويش عطا مي‌فرمايد، به يمن ايشان است. 

حضرت امام موسي‌ابن‌جعفر(عليهما السلام) درباره غيبت امام عصر و حال مومنان در آن دوره اندوه‌بار چنين مي‌فرمايند: «يغيب عن ابصار الناس شخصه، ولا يغيب عن قلوب المومنين ذكره» (شخص او از ديدگان مردم غايب مي‌گردد ولي يادش از دل‌هاي مومنين نمي‌رود.) 

دوران ظهور آن امام مهرباني، دوران صلح و صفا و امنيت و آسايش براي همه جهانيان است و مذهبي را كه خدا مي‌پسندد در جهان حاكم خواهد كرد. 

ما شيعيان بايد خاضعانه و خاشعانه براي ظهور آن حضرت دعا كنيم، همواره به ياد ايشان باشيم و بدانيم كه آن حضرت ناظر بر رفتار و كردار ما هستند و از اعمال صالح ما خوشحال و از گناهانمان اندوهگين و آزرده خاطر مي‌شوند. شايسته است كه همواره در جهت خشنود كردن آن حضرت بكوشيم. توسل مداوم به امام زمان عليه السلام و خواندن دعاي عهد و زيارت آل يس سرمايه‌اي گرانبهاست كه بايد آن را غنيمت شماريم. 

امام عسكري (عليه السلام) خطاب به فرزند عزيز خود امام عصر (عجل الله فرجه الشريف) مي‌فرمايد: «و اعلم ان قلوب اهل الطاعه والاخلاص نزع اليك مثل الطيرالي اوكارها» (و بدان كه دل‌هاي اهل طاعت و اخلاص به سوي تو پر مي‌كشد آنگونه كه پرندگان به لانه‌هاي خود مي‌روند.)
ظهور؛ پيدايي نتيجه آفرينش و ثمره برانگيختن پيامبران روايات عامه و خاصه نسبت به آن حضرت {امام زمان} به حد تواتر است. ابوالحسن ابري ـ كه از بزرگان علماي عامه است ـ مي‌گويد: «به تحقيق اخبار متواتر و مستفيض شده است به كثرت راويان آن اخبار از مصطفي (ص) در مهدي و اينكه او از اهل بيت آن حضرت است و هفت سال حكومت مي‌كند و زمين را پر از عدل مي‌كند و عيسي(ع) خروج مي‌كند، پس او را به قتل دجال كمك مي‌كند و او بر اين امت امامت مي‌كند و عيسي پشت سر اوست.» 

شبلنجي در نور الابصار مي‌گويد: «اخبار از پيغمبر(ص) متواتر است كه آن حضرت از اهل بيت اوست و او زمين را پر از عدل مي‌كند.» ابن ابي‌الحديد مي‌گويد: «و به تحقيق اتفاق فرق از مسلمين همگي واقع شده است بر اينكه دنيا و تكليف منقضي نمي‌شود مگر بر آن حضرت.» زيني دحلان مي‌گويد: «و احاديثي كه در آن احاديث ذكر ظهور مهدي(عج) آمده است بسيار متواتر است.» 

تحرير خصوصيات و مزاياي آن حضرت در اين مختصر نمي‌گنجد، ولي به چند خصوصيت كه در روايات عامه و خاصه آمده است اشاره مي‌شود: 

در نماز جماعت تقدم با افضل است، چنان كه در روايت عامه و خاصه ‌آمده «امام القوم و افدهم فقدموا افضلكم» و هنگام ظهور آن حضرت و قيام حكومت حقه او عيسي بن مريم از آسمان به زمين مي‌آيد و بر طبق روايات عامه و خاصه به آن حضرت اقتدا مي‌كند. او كسي است كه از كلمه‌الله و روح‌الله و محبي موتي به اذن‌الله و رسول خدا صاحب عزم خدا افضل و وجاهتش نزد خدا، و قربش به ساحت ذوالجلال است، عيسي بن مريم او را امام خود قرار مي‌دهد و به زبان او با خدا سخن مي‌گويد. 

گنجي در البيان بعد از اعتراف به صحت اخبار وارده در امامت آن حضرت در نماز و جهاد، و اجماعي بودن اين تقدم و امامت، با بيان مفصلي ثابت مي‌كند كه آن حضرت به ملاك اين امامت از عيسي افضل است. 

در عقد الدرر باب اول از سالم اشل روايت مي‌كند كه گفت: شنيدم از ابي‌جعفر‌محمد‌بن‌علي‌الباقر(ع) كه مي‌گويد: «موسي(ع) ‌نظر كرد در نظر اول به آنچه به قائم‌آل‌محمد(ص) عطا مي‌شود، پس موسي گفت: پروردگارا مرا قائم‌‌‌آل‌محمد قرار بده، به او گفته شد كه او ذريه احمد است، در نظر دوم هم مثل همان را يافت و همچنان درخواست كرد، و همان پاسخ را شنيد، در نظر سوم هم مانند آن را ديد و همچنان گفت و همان جواب را شنيد.» با آنكه موسي‌بن‌عمران پيغمبر صاحب عزم خدا و كليم‌الله است «و كلم‌الله موسي تكليما» و خداوند او را با نه آيه مبعوث كرد «و لقد آتينا موسي تسع آيات بينات» و مقرب درگاه باري تعالي است «و ناديناه من جانب الطور الايمن و قربناه نجيا» آيا چه مقام و منزلتي براي آن حضرت ديد كه آرزوي آن داشت و سه مرتبه درخواست كرد؟

آرزوي موسي‌بن‌عمران مقام آن حضرت را واقعيتي است كه نياز به حديث و روايتي ندارد، زيرا تنها امامت آن حضرت براي پيغمبر صاحب عزمي مانند عيسي در نماز، براي آرزوي اين مقام كفايت مي‌كند، گذشته از اين نتيجه آفرينش عالم و آدم و ثمره برانگيختن تمام انبيا از آدم تا به خاتم در چهار امر خلاصه مي‌شود: 

الف- اشراق نور معرفت و عبادت خدا بر عرصه گيتي كه ظهور «و اشرقت الارض بنوربها» است. 

ب- احياي زمين به حيات علم و ايمان كه بيان «اعلموا ان الله يحي الارض بعد موتها» است. 

ج- حكومت حق و زوال باطل كه تجلي «و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا» است. 

د- قيام عموم ناس به قسط و عدل كه علت غاييه ارسال جميع رسل و انزال جميع كتب است «لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط» و ظهور تمام اين آثار به دست قائم آل محمد (عج‌) است. «يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما» و اين مقامي است كه آرزوي تمام انبيا از آدم تا به عيسي است. 

عنوان آن حضرت در روايات عامه و خاصه خليفه‌الله است «يخرج المهدي و علي راسه عمامه فيها مناد ينادي هذا المهدي خليفه‌الله فاتبعوا» و به مقتضاي اضافه خلافت به اسم مقدس الله وجود آن حضرت آيت جميع اسماي حسني است. علو مقام آن حضرت از مقام اصحاب آن حضرت روشن مي‌شود كه نمونه‌اي از آن در روايات خاصه اين است: «عدد آنان عدد اهل بدر، و بر آنان شمشيرهاست، بر هر شمشيري كلمه‌اي نوشته شده كه مفتاح هزار كلمه است» و در روايات عامه روايت صحيحه‌اي است به شرط بخاري و مسلم كه حاكم نيشابوري در مستدرك و ذهبي در تخليص نقل كرده و قسمتي از آن اين است كه «لايستوحشون الي احد و لا يفرحون باحد يدخل فيهم علي عده اصحاب بدر لم يسبقهم الاولون و لا يدركهم الاخرون و علي عده اصحاب طالوت الذين جاوزوا معه النهر» آيا اگر آنان كه در ركاب او و تابع اويند داراي مقام قرب خاص به سابقين باشند «و السابقون السابقون اولئك المقربون» و در پيشي گرفتن به كمالات، آخرون به گرد آنان نرسند، پس مقام مولا و آقاي آنان كه باب الله و ديان دين‌الله و خليفه‌الله و ناصر حق‌الله و حجت‌الله و دليل‌الله است، چه خواهد بود؟

منبع:سایت مهدویت

سیلاب ویرانگر روستای دارین + تصویر

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

*****

با تشکر از آقای عباس خلیلی دارینی که تصاویر را برای ما ارسال نمودند.

الا که روح خدایی خدا کند که بیایی

الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلاً...

الا که روح خدایی، خدا کند که بیایی

تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی  

شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید

سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی  

دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید

الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی  

فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها

تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی  

زچهره پرده برافکن به ظلم شعله درافکن

تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی

نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی

یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی

تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی 

تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی

دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته

تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی

به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری

به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی

ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری

دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی

پیامک های زیبا و خاص به مناسبت نیمه شعبان


به نقل از وبلاگ شفاعت:

* ما که گاهی حاضریم توی رفافت جونمون رو بدیم، حاضریم به خاطر امام زمان «عج» گناه نکنیم؟! یا اگه به فکر گناه افتادیم، بگیم: بابا!آخه اون رفیقمونه! هوامون داره، به خاطر اون گناه نکنیم؟!

* دقت کن! حس می کنی؟ بوی گل! گل فروش از کوچه رد شد، کوچه بوی گل گرفت! اما ... شناختیش؟!

* مورچه برای زمستونش تمام بهار و تابستون آذوقه ذخیره می کنه.آقا جان ببخش مرا که آذوقه ای ذخیره نکرده ام.میخواهم از امروز بهار را شروع کنم...

* برای کلاس دانشگاه چقدر دنبال همکلاسی خوب و زرنگ می گردیم؟ استاد خوب چقدر مهمه؟ کلاس ظهور کِی رسمیت پیدا می کنه، برای برگزاریش کدومش را داریم؟ شاگرد؟ استاد؟ می بینی! استاد سالهاست سرکلاس منتظر شاگرد نشسته و شاگردی نیست ... شرایط حضور را نداریم!

* فردا تولدشه، براش چه هدیه ای آماده کردی؟

* ما که ادعایمان این است: سرباز امام عصر «عج» هستیم، کِی لباس سربازی به تن ما دیده است؟ سرباز همیشه آماده است! راستی لباس هایم کو؟؟؟ نکند معافیت سربازی امام زمان «عج» شامل حالم شده است؟!از امروز پوتین هایم را میبندم...

* می گویند: «اعتماد یک جاده دو طرفه است»، ما به امام زمان «عج» اعتماد کردیم که آمده ایم سربازش شده ایم، اما کجای کار ما اشتباه است که او هنوز نیامده است؟ نکند به ما اعتماد ندارد؟!

* خانه ات را چطور می سازی؟ فکر کن اگر امام زمان «عج» از در خانه ات رد شود، درش را می کوبد تا خستگی دَر کند؟ یا نه خسته تر می شود؟

* منتظر چه نشسته ایم؟ آیا منتظریم معجزه ای رخ دهد؟ چرا نشسته ای؟ چرا نشسته ام؟ راستی اگر خوب باشم آقا به سراغم می‌آید

* امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «هر یک از شما باید خود را برای ظهور مهدی «عج» آماده نماید، اگر چه به فراهم سازی یک تیر»! ...

* اگر بهت بِگن امام زمان «عج» را دیدی یا امام زمان «عج» تو را می بینه، باورت میشه؟ اگر می گی «نه!» پس این حدیث را بخوان: «امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «صاحب الامر در میان مردم رفت و آمد می کند و به بازارهایشان می رود و برفرش هایشان قدم می نهد ولی او را نمی شناسند».

* در سختی ها این جمله امام زمان «عج» را نصب العین خود قرارمی دهم: «در مراعات حال شما سهل انگاری نکرده و هرگز شما را فراموش نمی کنیم و اگر توجه و عنایات ما نبود، گرفتاری ها و سختی ها بر شما نازل می شد و دشمنان شما را بیچاره می کردند».

* هیچ می دانید یکی از پیغام های امام زمان «عج» این است که: «به مردم بگوئید که برای من به اندازه یک زندانی یا حداقل یک مریض دعا کنند»؟!

* یا باب ا...؛ خانه را به گونه ای بساز که اگر امام زمان «عج» از اینجا رد شوند و خسته باشند، نگویند این خانه جای من نیست، بگویند در می زنیم، یک ساعتی استراحت می کنیم، بعد می روئیم!

* اگر یک روز آب نخوری تشنه می ری هر جوری شده آب پیدا می کنی، چقدر تا به حال تشنه امام زمان «عج» شدی که از زندگیت برای امام زمان «عج» بگذری؟

ـ مولای من! من هنوز ... پشت این انتظار آبی رنگ سرشار از سکوت، به امید دیدنت نشسته ام، تنها یک آرزو دارم، تو هم منتظر دیدنم باشی، چه انتظار زیبایی ...

ـ خدايا! من از آن زمان که شنيده ام «محبوبمان ناشناس در ميان ما مي گردد و در همين فضا تنفس مي کند و وقتي ظهور کند همگان مي گويند که ما پيش از اين او را ديده ايم» به همه سلام مي کنم.

* هیچ میدونی که مولا دوستت داره و برای دیدنت لحظه شماری میکنه ؟ آیا به همون اندازه که آقا دوستمون داره ما هم دوستش داریم و برای دیدنش لحظه شماری میکنیم؟

* هیچ میدونی آقا سال هاست که آغوشش را باز کرده تا ما مثل یک کودک گمشده تو بغلش بپریم؟ آقا جان با همه رو سیاهیم دارم میام...

ـ در این رسانه دنیا، میان برفک ها نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری

آقا نیا....

زمین جای خطرناکیست...

ما مسیح به صلیب کشیده ایم

ما حسین کشته ایم

آقا نیا...

حالا اگر هم قرار شد غروب جمعه ای آفتابی شوی

قول می دهی؟

قول می دهی آزادی تا ولیعصر را قدم نزنی؟

شهر پر از قابیل است

آقا تهران اصلن شهر خوبی نیست!

اینجا هوا همیشه ی خدا آلوده است!

آقا ببخش...

اگر گاهی میان این دود و دم فراموشت می کنیم!!

چشمهایم را نگاه کن...

می بینی مرداب متعفن عادتها را؟؟

حالا به من حق می دهی؟

که نگویم!

بیا و پا بر چشمهای من بگذار........

دیگر غروب های جمعه برایم دلگیر نیست!!

شنبه ها را ترجیح می دهم!

شنبه ها که روز از نو روزی از نو......

شروع بازی ساده ی آدم کشی....

شروع هفت روز ترس

هفت روز نحس

هفت روز هر چه هست از این دست.....

شروع تحقیر آدمیت

شروع دیوار کشی بر پنجره ی نیمه باز انتظار

شروع بت پرستی

پشت نقاب مسلمانیت....

آقا نیا...

زمین جای خطر ناکیست!

اگر بیایی شاید دیگر عاشورا

تلخ ترین خاطره ی تاریخ نباشد!

آقا ببخش

اگر گاهی اسمتان را به زبان می آوریم!

آقا این هفته که گذشت....

جمعه ی بعد منتظرت باشیم!

مــــــــی آیـــــــــــــــــــــــی؟؟؟

.

دلم به مستحبي خوش است که جوابش واجب است؛

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه

////////////

هر چند که دیر یادمان افتاده ست

اینکه تو نیامدی دلیلش ساده ست

ما تا سر کوچه آب و جارو کردیم

گفتیم بیا جهان ما آماده ست

//////////

سر تا به سر عالمیان شور و شعور است

مصر، یمن، تونس، بحرین غرق حضور است

از موج خمینی به جهان زلزله برپاست

عالم همگی مست می عطر ظهور است

//////////

تنهای اول؛ هیچکس همراه نیست...

برای ظهورش دعا و مقدمه سازی کنیم.

//////////

مهدیا هرگز نگویمت بیا و دست مرا بگیر

عمریست گرفته ای مبادا رها کنی

/////////////

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریاد رسی میآید

...................

آفتابا بس که که پیدایی نمیدانم کجایی

دور از ما و با مایی نمیدانم کجایی

/////////////////

تا وقتیکه یک موذن بلندگو ندارد،از او انتظار نیست صدایش را به صدها متر آنطرف‌تر برساند...

اما وقتی بلندگوی های زیاد و قدرتمند در اختیارش قرار بگیرد از او انتظار میرود تا صدایش را به همگان برساند.

ای منتظر... بلندگوی مولایت میشوی؟

منبع : وبلاگ باید کاری کرد ...

تقدیم به حضرت بقیة الله (عج):


با خدا جویان بی حاصل مها تا کی نشینم؟

باش یک ساعت خدا را تا خدا را با تو بینم

تا تو را دیدم مها نی کافرستم نی مسلمان 

زلف رویت کرده فارغ از خیال آن و اینم

ای بهشتی روی اندر دوزخ هجرت بسوزم 

بی تو گر خاطر کشد ،بر جانب خلد برینم

آسمان شب ها به ماه خویش نازد او نداند

 تا سحرگه خفته با یک آسمان مه در زمینم

در زمین و در یسارم مطرب و ساقی نشسته 

زین سبب افتان ز مستی بر یسار و بر یمینم

زیر لب گوید به هنگام نگه کردن به عاشق 

عشوه ها باید خرید از نرگس سحر آفرینم

آن کمان ابرو غزال اندر کمان کس نیفتد  

من بدین اندیشه ای صیاد عمری در کمینم

ای نسیم کوی جانان بر سر خاکم گذر کن

 آب چشم اشکبارم بین و آه آتشینم


"تعجیل در ظهورش صلوات"

تمام محصولات روستا را آب برد ... از مسئولین کمک می خواهم تا راه روستا را ترمیم کنند ...

محمد خاکزند رئیس شورای اسلامی روستای لندران در گفتگو با اخبار روداب گفت:

امسال نیز همچون سال گذشته سیلاب تمام محصولات کشاورزی این روستا و روستای همسایه "فضل آباد" را  در خود بلعید و کشاورزان ضررهای هنگفتی متحمل شدند.

به علت واقع شدن زمینهای زراعی در  مسیر سیلاب ، سیل تمام محصولات روستا را برد و کشاورزان روستاهای لندران و فضل آباد در این فصل چه از محصولاتی که کشت قبلی آنها بود و  محصولاتی که تازه کشت نمودند به علت شدت خسارت ها درآمدی کسب نکردند 

محمد خاکزند با اشاره به دشواری بسیار زیاد تردد در مسیر روستائی  از اداره راه و ترابری شهرستان خواست که مسیرهای این روستاها مرمت و بازگشائی شود.



فیلم سیل اخیر روستای ملوند روداب


با تشکر از جناب آقای محمد ملوندی که این فیلم را برای ما ارسال نموده اند.

سیل اخیر روستای ملوند را

از اینجا مشاهده و دانلود کنید


سهم انتظار

وبلاگ شفاعت نوشت:

بسم الله ...

میلاد دردانه ی حضرت ارباب علی اکبر ِ امام حسین علیه السلام مبارک

-امام زمان(عجّ) در نامه ای خطاب اسحاق بن یعقوب مرقوم فرمودند :

«واکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فإنّ ذلک فرجکم» : برای تعجیل در امر فرج ، بسیار دعا کنید که همان فرج شماست.»
(کمال الدین و تمام النعمه ، باب ۴۵، حدیث۴)

امام صادق (ع) فرمودند : «خداوند به ابراهیم وحی فرستاد برایش فرزندی متولد خواهد شد.آن جناب این خبر را به ساره داد. ساره گفت : آیا من فرزندی خواهم زایید در حالی که پیرزنم؟ پس خداوند به ابراهیم وحی فرستاد که او (ساره) خواهد زایید و فرزندانش ( بنی اسرائیل) چهارصد سال عذاب خواهند کشید به خاطر اینکه سخن مرا رد کردند (و در کار خدا شک نمودند) وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طول کشید، به درگاه خداوند چهل روز گریه و ناله کردند؛ پس خداوند به موسی و هارون وحی فرستاد که بنی اسرائیل را خلاص کنند، و از صد و هفتاد سال صرف نظر کرد»
آنگاه امام صادق (ع) فرمودند: «شما نیز اگر این کار را بکنید(چهل روز گریه و ناله و دعا به درگاه خداوند داشته باشید) خدای متعال قطعا فرج ما را برساند؛ ولی اگر چنین نباشد این امر تا آخرین حد خود خواهد رسید»
تفسیر عیاشی ج2 ص154


-مرحوم آیت الله مجتهدی از علمای تهران نقل کردند :
شبی در نجف ، بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آیت الله شهید مدنی و خلوت شدن مسجد، ناگهان دیدم آقای مدنی شروع کرد به گریستن.چون به من اظهار لطف داشتند، به خودم جرأت دادم و از ایشان ، علّت گریه را آن هم این طور ناگهانی پرسیدم.ایشان فرمودند:
بعد از نماز یکی به من گفت :امام زمان(عجّ) را دیده است که به او فرموده اند:
«ببین این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هیچ کدام برای فرج من دعا نکردند.»
من هم تا این را شنیدم ، متأثّر شدم و گریستم.آیت الله مجتهدی (ره) فرمودند : بعداً متوجّه شدم امام زمان(عجّ)، این گلایه را به خود ایشان کرده بود.
(میر مهر ، ص۵۳)

-مرحوم آیت الله بهجت (ره) فرمودند:
مداحی که حال خوبی هم دارد ، به خدمت صاحب الأمر (عجّ) رسیده و آن حضرت به او فرموده است :
«بعد از صلوات بر محمّد و آل محمّد(ص) ، گفته شود :و عجّل فرجهم»
(در محضر آیت الله بهجت ، ج ۳ص ۶۰)

- ونیز فرمودند :
کسانی که در خواب یا بیداری تشرّف حاصل نموده اند ، از آن حضرت شنیده اند که فرموده است :
«برای تعجیل فرج من ، زیاد دعا کنید.»
(همان ،ج ۱ص۱۱۸)

-همچنین فرمودند :
خود او در مسجد سهله، جمکران،در خواب یا بیداری در گوش افرادی از دوستانش بدون این که او را ببینند ، فرموده است :
«فرج من نزدیک است ،دعا کنید.» یا به نقلی فرموده :«فرجم نزدیک شده ، دعا کنید بدا حاصل نشود.»
(همان ،ج۱ص۱۰۸)

۶- و باز فرمودند :
آقایی که زیاد به مسجد جمکران می رود می گفت : حضرت غائب (عجّ) را در مسجد جمکران دیدم ، به من فرمودند :
«به دل سوختگان ما بگو برای ما دعا کنند.» و یک مرتبه از نظرم غائب شد ، نه این که راه برود و کم کم از نظرم غائب شود.
(همان ، ج۲ص۱۱۸)


-یکی از شاگردان مرحوم آیت الله بهاءالدینی می گوید :
سال های بسیاری در قنوت نماز آیت الله بهاء الدینی ، آیات نورانی قرآن کریم و دعاهای مرسوم را می شنیدیم تا این که ناگهان متوجّه شدیم نوع کلمات و عبارات ایشان ، تغییر یافته است.وقتی دستان خود را مقابل صورت می گرفتند، برای حضرت مهدی(عجّ) دعا می کردند:اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن ، صلواتک علیه و علی آبآئه…روزی که در محضر آقا بودیم و فرصت مناسبی فراهم شد ، از تغییر رویه ی ایشان پرسیدیم ، به یک جمله بسنده کردند : «حضرت پیغام دادند در قنوت به من دعا کنید.»
(آیت بصیرت ، ص۱۰۷)

-یکی از علمای وارسته و برجسته ی نجف به کربلا مشرّف می شود و در حرم امام حسین(ع) به محضر امام عصر(عجّ) شرفیاب می گردد ، حضرت به او می فرمایند :
«فلانی ببین این جا که دعا مستجاب است ، مردم به فکر من نیستند و برای فرج من دعا نمی کنند.»
سپس حضرت ، تصرّف ولایتی می فرمایند و آن عالم ربّانی ، خواسته های مردم را می شنود که هر کدام برای حوائج شخصی خود دعا می کنند.
امام می فرمایند :
«شنیدی؟! حتی یک نفر از این زائران نگفت : خدایا فرج مهدی را برسان.»
(مجله ی موعود ،شماره ۱۳، مقاله ی آقای هاشمی نژاد)

- حاج محمّد علی فشندی تهرانی می گوید :
در مسجد جمکران قم ، اعمال را به جا آوردم و با همسرم می آمدم.دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند.گفتم :این سیّد در این هوای گرم تابستان از راه رسیده و تشنه است.ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد ، پس از آن که ظرف آب را پس داد ، گفتم :آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد. فرمود:
«شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمی خواهند ، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد.»
این را فرمود و تا نگاه کردم ، آقا را ندیدم . فهمیدم وجود اقدس امام زمان(عجّ) را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا به نموده است.
(شیفتگان حضرت مهدی(عجّ) ، ج۱ص۱۵۵)
و تأکیدات و سفارشات همچنان ادامه دارد …

حال به این کلام نورانی دقت نمائید :
ابو بصیر می گوید : از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند :
«هر که از یاران ما که یکی از برادران (دینی اش) در مورد کاری از او کمک بخواهد ، ولی او تا آن جا که می تواند ، در آن کوشش نکند ، به خدا و رسولش و مؤمنین خیانت کرده است.»پرسیدم مقصود شما از مؤمنین چه افرادی هستند ؟
حضرت فرمودند :«از زمان امیر المؤمنین تا آخر آنان.»
(اصول کافی،کتاب ایمان و کفر،باب کسی که برای برادر دینی خود خیر اندیشی نکند،حدیث۳)

کامل ترین و مظلوم ترین مؤمن عالَم یعنی امام زمان(عجّ) با تأکید و تکرار فراوان از ما طلب کمک و یاری نموده و دعای زیاد برای فرجش را از ما خواسته است.حال اگر کما در راه یاری امامان ، آنچه در توان داریم به کار نگیریم و روز و شبمان را با ذکر فرج منوّر نسازیم ، به تصریح امام صادق(ع) در حق خدای عزّوجلّ و رسول گرامیش(ص) و ائمّه ی اطهار(ع) خیانت کرده ایم!
به خدا پناه می برریم.

(دعای همیشگی برای فرج را با سعی و تلاش در انجام واجبات و ترک گناهان همراه کنیم.)


کویر پر ستاره : شهيد حسن فتاحي ثاني و روستای دو چاهی  روداب

كوير پر ستاره (مستند داستاني زندگي شهداي دانشجوي شهرستان سبزوار)

انتشارات سوره مهر- حوزه هنري استان خراسان رضوي

چاپ اول 1388


كتاب حاضر عنوان مجموعه‌اي مستند داستاني از زندگي چهل و سه شهيد دانشجوي شهرستان سبزوار از توابع استان خراسان است با حيطه موضوعي سرگذشت زندگي اين شهيدان در جنگ ايران و عراق طي سال‌هاي 1359-1367 كه با حمايت اداره كل حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس خرسان رضوي و حوزه هنري اين استان به مناسبت هفته دفاع مقدس به چاپ رسيده است.

در اين مجموعه علاوه بر اسامي و سرگذشت هر كدام از شهيدان، عكس‌هايشان به همراه مشخصات كامل و تاريخ و محل شهادت آنان نيز در پايان كتاب ضميمه شده است. رضا مختاري، تدوين‌كننده و گردآورنده كتاب در بخشي از متن آورده است: «خواستم درباره شهداي دانشجوي سبزوار كتابي نوشته شود كه خوراك فكري همه اعصار باشد» مختاري دراين مجموعه تلاش كرده است تا تجلي‌بخش صحنه‌هاي زيبايي از زندگي اين شهداي دانشجو باشد.

شهيد حسن فتاحي ثاني، دانشجويي است كه پس از انقلاب اسلامي بيشتر اوقات خود را در جهاد سازندگي گذراند. او محروم‌ترين روستاها را براي خدمت انتخاب كرد. طرح «اردوي دوچاهي» به ابتكار او و ياري دوستانش كه همه جهادي بودند به اجرا درآمد. حسن آنقدر مصمم بود و مي‌خواست هر چه زودتر به هدفش برسد كه به محض آماده شدن مقدمات اردو، همان‌ شب، با تلفن و سفارش و پيغام، عده‌اي از داوطلبان را جمع‌ و جور كرد و همگي شبانه عازم دوچاهي شدند.

درباره دوچاهي آمده است: دوچاهي كوره‌دهي بود در قلب كوير تفتيده، روستايي كه سال‌هاي طولاني از ياد رفته بود و سردمداران رژيم گذشته حتي زحمت انديشيدن به چنين دهكده‌هاي فقيرنشيني را به خود نداده بودند.

پس از آن حسن عازم جبهه مي‌شود و در هويزه است كه در يك محاصره طولاني و انفجارهاي پياپي و بمباران‌هاي مكرر، گلوله‌ كاليبر پنجاه، قلب پاكش را هدف گرفت و در خاك هويزه آرام خفت.

دلنوشته یک جهادگر بازنشسته در منطقه دوچاهی روداب


بسمه تعالی

باجهادی ها دلم خو کرده است                      عشق را زین بوستان بو کرده است

با جهادی های عاشق سالهاست                              خاطر درد آشنایم آشناست

باجهادی ها، جهاد آموختم                                       عشق را در این نهاد آموختم

عشق مردم عشق گندم عشق کار                     عشق صحرا عشق دریا عشق یار

هنوز بیش از ۱۶ سال نداشتم که از حضور جوانانی ( بنام جهادیها )به منطقه روداب سبزوار(دوچاهی) باخبر شدم جوانانی که خبر اخلاص خوشرویی و پرکاری آنان در منطقه پیچیده بود و همه مردم آرزوی دیدن آنان را داشتند. آنها تمامی کارهایی که امروز چندین وزارتخانه در روستاها بسختی انجام می دهند با تمام توان عهده دار بودند و خم به ابرو نمی آوردند . کارهای فرهنگی آنان بیشتر از از کارهای عمرانی آنهامورد توجه مردم واقع شده بود. آنان شبانه روز کار می کردند و از مردم هیچ توقعی نداشتند و حتی چیزی بعنوان هدیه از مردم قبولی نمی کردند.( برخلاف زمان شاه که مامورین بازور از مردم پول و آذوقه طلب می کردند.)

اردوهای جهادی محل تزکیه ، فراگیری احکام ، خوسازی و انتقاد از خود و۰۰۰ بود . روستاهای منطقه با حضور آنهاجانی تازه گرفته بود و اخلاص و ایمان و چهره های نورانی آنها باعث جذب جوانان و مردم روستاها شده  بود.

امام افسوس که دشمن با هجوم خود فرصت طلایی سازندگی دوران اول انقلاب، با آن جوانان پر شور که اکثرا دانشجو بودندرا از ایران گرفت . عده زیادی از این جوانان به جبهه ها شتافتند و برخی توفیق شهادت یافتند. امام تعدادی نیز توفیق ادامه خدمت پیدا کردند و انصافا خدمات شایسته ای نیز انجام دادند.

و امام اکنون دوران بازنشستگی یکایک آنان فرا می رسد و کم کم از دوستان و محل کار خود خدا حافظی میکنند. اگر چه از اینکه بسلامتی بعد از سی سال خدمت صادقانه، جهاد کشاورزی را ترک می کنند خوشخالیم . اما بدون تردید با یادی از گذشته  و دوران جوانی و جهاد سازندگی وجوانان و شهیدان آن ، غصه ای  پنهان در خود احساس می کنیم و با خود می گویییم آیا بار دیگر ایران دورانی با آن شور و اخلاص و مردمی با آن مهربانی و جوانان با آن دلباختگی برای خدمت صادقانه را تجربه خواهد کرد؟

 

"برهانی" بیاد بازنشستگی دوتن از بهترین همکاران عزیزم در دبیرخانه جهاد کشاورزی

منبع: keshavarz115.blogfa.com


به زودی گزارش و تصاویر حضور جهاد گران بسیج سازندگی در سال جاری منتشر خواهد شد.

بخشداری روداب




پیشنهادات خود را در قسمت نظرات وارد کنید



پنجشنبه 5 مرداد1391 ساعت: 9:11توسط:گل آقا
حاجی سلام حالا که مکه رفتی تاچند روز میشه روصداقتت حساب کرد یک گزارش از عملکرد بخشدار برامون بگیر که برای شهر چیکار کرده غیر از حرف و وعده وسیاسی بازی بدنیست یک نذرسنجی هم برای بخشدار بذاری


چهارشنبه 4 مرداد1391 ساعت: 8:56توسط:سپهر
چندوقتیس نیستم وب تون بی رنگ شده خوبین دلتون برام تنگشده ای کلک خوب اقای بخشدارقولی که داده بودنتونس عملی کنه برای روحانی درباب مسجدجامع بابانمی تونیدقول ندید


یکشنبه 18 تیر1391 ساعت: 19:34توسط:علی ترشیزی
با تشکر از بخشدار محترم روداب واقعا مردمی و دلسوز هست...
شانسش تو منطقه گسترده و محرومی افتاده که هر چه زحمت هم میکشه افتابه خرج لحیمه...
چرا که این منطقه ایرادات زیادی دارد از لحاظ تمامی مسائل کمبود و مشکل دارد...
فرهنگی ...اجتماعی...رفاهی....مالی.....بهداشتی و چند مورد دیگر
امیدوارم بخشدار محترم مسایل کلی منطقه را در سرلوحه کاری خود قرار دهد ما با مسایل جزیی کنار خواهیم امد...
اول جاده....
دوم مسایل بهداشتی....
سوم مسایل عمرانی....

باتشکر:علی ترشیزی نویسنده سایت برگو



پنجشنبه 8 تیر1391 ساعت: 22:51توسط:بچه هاي پشت كنكور
مردم ازبخشدارراضي نيستندشوراهاازبخشدارراضي هستند دليله شوسئوال كرديم گفتندكه حالازيادكاري ازدستش ساخته نيستش ولي خرابكارهم نيستش اين به نظرشوراهاخياي عاليه


یکشنبه 11 تیر1391 ساعت: 23:16توسط:سپهر
وظايفه زيادي داردولي متاسفانه درست نظارت نميشود زيراگروه خوارج دوروبرجناب بخشدارروگرفتنديكي ازكوچكترين وظايف جناب اقاي بخشدارمحترم اينه كه حضورامام جمعه روالزامي كنه باتشكر



کشاورزان روداب بالغ بر 15 ميليارد ريال خسارت ديدند.

بر اثر جاري شدن سيلاب در روستاهاي حوزه مرکز روداب بويژه روستاي دارين خسارات قابل توجهي به اراضي و تأسيسات کشاورزي وارد گرديد.

طبق گزارش مسئول مرکز جهاد کشاورزي روداب، بر اثر سيلاب 31 خرداد و يکم تير ماه کشاورزان روداب بالغ بر 15 ميليارد ريال خسارت ديدند . سعيد رضا حکيمي نژاد با اشاره به خسارات وارده از تخريب 5 واحد دامداري و اتلاف 140 رأس گوسفند، تخريب 5 هکتار از مزارع سبزي کاري و گياهان داروئي، تخريب 278 هکتار از مزارع پنبه و خسارت به باغات در سطح 70 هکتار  همچنين تخريب 7000 متر کانال بتني و خسارت به 6 رشته قنات و انهار  خبر داد.

بخشدار رودآب: سیل همه محصولات کشاورزی را از بین برده است

ایسنا نوشت:

بخشدار رودآب سبزوار گفت: بارندگی شدید در یکی دو روز اخیر خسارت سنگینی به بخش کشاورزی وارد کرده است.

محمود شم‎آبادی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه خراسان با اشاره به فصل برداشت محصولات کشاورزی افزود: متاسفانه سیل همه محصولات را از بین برده است.

وی به 5 روستای اجنورد، دارین، بجدن، اریان و مظفرآباد به عنوان روستاهای کانون سیل این بخش اشاره و تصریح کرد: در این راستا سیل خسارت‌های زیادی به مزارع و کشاورزی وارد کرده است.

بخشدار رودآب سبزوار ادامه داد: سیل باعث ریزش قنات روستاهای اریان، بجدن، دارین، فضل آباد و لندران شده است.

وی هم‌چنین به قطع برق حدود 10 روستا طی بارندگی شدید یکی دو روز اخیر اشاره و اضافه کرد: خوشبختانه برق این روستاها در اسرع وقت وصل شده است.

شم‌آبادي با بیان این‌که در روستاهای پایین بخش، مخابرات آنها هنوز قطع است، اذعان کرد: این مورد در حال پیگیری است.

وی از این‌که گزارش پیش‌بینی هواشناسی به این بخش ارسال نشده بود، گلایه و خاطرنشان کرد: در صورت آگاهی از این بارندگی اطلاع رسانی لازم به مردم برای جمع‌آوری محصول خود از زمین‎های کشاروزی انجام و خسارت‎ها کمتر می‌شد.

درمان معجزه آمیز سوختگی

مرد جوانی مزرعه ش رو با سم آفت کش سمپاشی می کرد و می خواست بدونه که چقدر از سم در مخزن باقی مونده. درپوش رو برداشت و فندک رو روشن کرد. بخار بلند شده از سم آتش گرفت و سراسر بدن اونو در بر گرفت. اون از روی تراکتور پائین پرید و فریاد زد. زن همسایه با حدود 10 تخم مرغ از خونه بیرون دوید و در عین حال فریاد می کشید "تخم مرغ بیارید". او تخم مرغها رو شکست وسفیده رو از زرده جدا کرد".وقتی آمبولانس رسید و مسئولین کمک های اولیه مرد جوان رو دیدن پرسیدن "کی این کارو کرده؟همه به اون زن اشاره کردن و مامورین به اون زن تبریک گفتن. " شما صورت اونو از نابود شدن نجات دادین". در انتهای تابستان مرد جوان دسته گلی به اون زن تقدیم و از اون تشکر کرد. صورتش مثل صورت یک بچه صاف شده بود.

در ذهن داشته باشین که این روش درمان شامل آموزشهای مامورین آتشنشانی هم هست. کمک ها اولیه شامل پاشیدن آب سرد بر سطح صدمه دیده و کاهش درجه حرارت برای جلوگیری از سوختگن لایه های زیرین پوسته. بعد سفیده تخم مرغ رو روی اون نقطه پخش کنید.

زنی که قسمت زیادی از دستش رو با آب جوش سوزانده بود، با وجود درد زیاد، آب سرد روی دستش ریخت (که خیلی هم دردناکه. من کشیدم می دونم) دوتا تخم مرغ رو شکست و زرده رو از سفیده جدا کرد، کمی اونها رو هم زد، و دستش رو در سفیده فرو برد. سفیده روی دستش خشکید و لایه ای روی دستش کشیده شدبعداً یاد گرفت که سفیده تخم مرغ یک کولاژن طبیعیه و در تمام بعد از ظهر هر یک ساعت لایه دیگری بر لایه های فبلی افزود. در بعد از ظهر دیگه دردی احساس نمی کرد و روز بعد بسختی میشد اثری از سوختگی دید. 10 روز بعد، هیچ اثری باقی نمونده و پوست رنگ طبیعی شو بدست آورده بود. نواحی سوخته شده به لطف کولاژن موجود در سفیده تخم مرغ که پر از ویتامینه کاملاً ترمیم شده بود.

منبع: اینجا

اعمال مشترکه ماه شعبان

1هر روز هفتاد مرتبه ذکر «اَسْتَغْفِرُاللهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ» گفته شود.-
2- هر روز هفتاد مرتبه ذکر « اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ» گفته شود. و در بعضى روایات "الْحَىُّ الْقَیُّومُ" پیش از "الرَّحْمنُ الرَّحیمُ" است و عمل به هر دو خوبست و از روایات استفاده مى‌شود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هر کس هر روز در این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه‌هاى دیگر استغفار کند.
3- صدقه دادن در این ماه اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایى باشد، خوب است و خداوند بدن صدقه دهنده را بر آتش جهنم حرام می‌کند. از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است که آن حضرت در باب فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان؟ راوى عرض کرد یابن رسول الله چه ثوابی دارد کسى که یک روز از شعبان را روزه بگیرد؟
حضرت فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود: صدقه دادن و استغفار . هر کس در ماه شعبان صدقه دهد، خداوند آن صدقه را رشد دهد همچنان که یکى از شما شتر تازه متولد شده‌ای را تربیت مى‌کند تا آن که در روز قیامت به صدقه دهنده برسد در حالتى که به اندازه کوه اُحُد شده باشد.
4- در کل این ماه هزار بار ذکر « لا اِلهَ اِلا اللهُ وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » را که ثواب بسیار دارد؛ گفته شود. از جمله آن که عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.
5- در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز اقامه شود؛ که در هر رکعت بعد از حمد، صد مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد بار صلوات فرستاده شود تا حق تعالى هر حاجتى که دارد را برآورد. چه در امور دنیوی و یا در امور معنوی. و نیز روزه این ماه فضیلت بسیار دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماه شعبان آسمان‌ها را زینت مى‌کنند. پس ملائکه عرض مى‌کنند خداوندا بیامرز روزه‌داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در روایت نبوى آمده است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد حقّ‌تعالى بیست حاجت از حوائج دنیا و بیست حاجت از حاجت‌هاى آخرت او را برآورد.
6- در این ماه صلوات بسیار فرستاده شود .
7- در هر روز از شعبان در هنگام ظهر و در شب نیمه آن صلوات هر روز شعبان که از امام سجاد علیه‌السلام روایت شده، خوانده شود که به شرح ذیل است :
اَللّهُمََّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ اَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَامَنُ مَنْ رَکِبَها وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَ مَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَ قَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ اَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذى کانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فى لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فى اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ حِمامِهِ.
اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَ نَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَ طَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَ مَحَلَّ الاْخْیارِ .
8- در این ماه مناجات شعبانیه خوانده شود. این مناجات از ابن خالویه نقل شده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان است.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاسْمَعْ دُعائى اِذا دَعَوْتُکَ وَاْسمَعْ نِدائى اِذا نادَیْتُکَ وَاَقْبِلْ عَلىَّ اِذا ناجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ اِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیکَ مُسْتَکیناً لَکَ مُتَضرِّعاً اِلَیْکَ راجِیاً لِما لَدَیْکَ ثَوابى وَ تَعْلَمُ ما فى نَفْسى وَ تَخْبُرُ حاجَتى وَ تَعْرِفُ ضَمیرى وَلا یَخْفى عَلَیْکَ اَمْرُ مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقى واَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتى وَ اَرْجُوهُ لِعاقِبَتى وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَىَّ یا سَیِّدى فیما یَکُونُ مِنّى اِلى آخِرِ عُمْرى مِنْ سَریرَتى وَ عَلانِیَتى وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتى وَ نَقْصى وَ نَفْعى وَ ضَرّى اِلهى اِنْحَرَمْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَرْزُقُنى وَ اِنْ خَذَلْتَنى فَمَنْ ذَاالَّذى یَنْصُرُنى.
اِلهى اَعُوذُبِکَ مِنَ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ اِلهى اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَاْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلىَّ بِفَضْلِ سِعَتِکَ اِلهى کَاَنّى بِنَفْسى واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلى عَلَیْکَ فَقُلْتَ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنى بِعَفْوِکَ اِلهى اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلى مِنْکَ بِذلِکَ وَ اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْکَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتى.
اِلهى قَدْ جُرْتُ عَلى نَفْسى فِى النَّظَرِ لَها فَلَهَا الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها اِلهى لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَىَّ اَیّامَ حَیوتى فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنّى فى مَماتى اِلهى کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لى بَعْدَ مَماتى وَ اَنْتَ لَمْ تُوَلِّنى اِلاّ الْجَمیلَ فى حَیوتى اِلهى تَوَلَّ مِنْ اَمْرى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَعُدْ عَلَىَّ بِفَضْلِکَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ اِلهى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْیا وَ اَنَا اَحْوَجُ اِلى سَتْرِها عَلَىَّ مِنْکَ فى الاُْخْرى اِذْ لَمْ تُظْهِرْها لاَِحَدٍ مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ فَلا تَفْضَحْنى یَوْمَ الْقِیمَةِ عَلى رُؤُسِ الاْشْهادِ اِلهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى اِلهى فَسُرَّنى بِلِقاَّئِکَ یَوْمَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ اِلهى اعْتِذارى اِلَیْکَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرى یا اَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَیْهِ الْمُسیئُونَ.
اِلهى لا تَرُدَّ حاجَتى وَلا تُخَیِّبْ طَمَعى وَلا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجاَّئى وَ اَمَلى اِلهى لَوْ اَرَدْتَ هَوانى لَمْ تَهْدِنى وَ لَوْ اَرَدْتَ فَضیحَتى لَمْ تُعافِنى. اِلهى ما اَظُنُّکَ تَرُدُّنى فى حاجَةٍ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى طَلَبِها مِنْکَ اِلهى فَلَکَ الْحَمْدُ اَبَداً اَبَداً داَّئِماً سَرْمَداً یَزیدُ وَلا یَبیدُ کَما تُحِبُّ وَ تَرْضى اِلهى اِنْ اَخَذْتَنى بِجُرْمى اَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ اِنْ اَخَذْتَنى بِذُنُوبى اَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ اِنْ اَدْخَلْتَنىِ النّارَ اَعْلَمْتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُّکَ اِلهى اِنْ کانَ صَغُرَ فى جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلى فَقَدْ کَبُرَ فى جَنْبِ رَجاَّئِکَ اَمَلى اِلهى کَیْفَ اَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْروماً وَ قَدْ کانَ حُسْنُ ظَنّى بِجُودِکَ اَنْ تَقْلِبَنى بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.ً
اِلهى وَ قَدْ اَفْنَیْتُ عُمْرى فى شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ اَبْلَیْتُ شَبابى فى سَکْرَةِ التَّباعُدِ مِنْکَ اِلهى فَلَمْ اَسْتَیْقِظْ اَیّامَ اغْتِرارى بِکَ وَ رُکُونى اِلى سَبیلِ سَخَطِکَ. اِلهى وَ اَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ قائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ اِلَیْکَ اِلهى اَنَا عَبْدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیائى مِنْ نَظَرِکَ وَ اَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ اِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ اِلهى لَمْ یَکُنْ لى حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ اِلاّ فى وَقْتٍ اَیْقَظْتَنى لِمَحَبَّتِکَ وَ کَما اَرَدْتَ اَنْ اَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِاِدْخالى فى کَرَمِکَ وَ لِتَطْهیرِ قَلْبى مِنْ اَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ اِلهى اُنْظُرْ اِلَىَّ نَظَرَ مَنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَاْستَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَاَطاعَکَ یا قَریبَاً لا یَبْعُدُ عَنِ المُغْتَرِّ بِهِ وَ یا جَواداً لایَبْخَلُ عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ. اِلهى هَبْ لى قَلْباً یُدْنیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِساناً یُرْفَعُ اِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ اِلهى إنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ اَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ. اِلهى اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنیرٌ وَ اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یا اِلهى فَلا تُخَیِّبْ ظَنّى مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تَحْجُبْنى عَنْ رَاْفَتِکَ اِلهى اَقِمْنى فى اَهْلِ وِلایَتِکَ مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّیادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ اِلهى وَ اَلْهِمْنى وَ لَهاً بِذِکْرِکَ اِلى ذِکْرِکَ وَ هِمَّتى فى رَوْحِ نَجاحِ اَسْماَّئِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ.
اِلهى بِکَ عَلَیْکَ اِلاّ اَلْحَقْتَنى بِمَحَلِّ اَهْلِ طاعَتِکَ وَالْمَثْوَى الصّالِحِ مِنْ مَرْضاتِکَ فَاِنّى لا اَقْدِرُ لِنَفْسى دَفْعاً وَلا اَمْلِکُ لَها نَفْعاً اِلهى اَنَا عَبْدُکَ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنیبُ فَلا تَجْعَلْنى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ اِلهى هَبْ لى کَمالَ الاِنْقِطاعِ اِلَیْکَ وَ اَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاَّءِ نَظَرِها اِلَیْکَ حَتّى تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ اِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصیرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ اِلهى وَاجْعَلْنى مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاَجابَکَ وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَناجَیْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَکَ جَهْراً.
اِلهى لَمْ اُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنّى قُنُوطَ الاْیاسِ وَلاَ انْقَطَعَ رَجاَّئى مِنْ جَمیلِ کَرَمِکَ اِلهى اِنْ کانَتِ الْخَطایا قَدْ اَسْقَطَتْنى لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنّى بِحُسْنِ تَوَکُّلى عَلَیْکَ اِلهى اِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَکارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْیَقینُ اِلى کَرَمِ عَطْفِکَ اِلهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتْعِدادِ لِلِقاَّئِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلاَّئِکَ اِلهى اِنْ دَعانى اِلَى النّارِ عَظیْمُ عِقابِکَ فَقَدْ دَعانى اِلَى الْجَنَّةِ جَزیلُ ثَوابِکَ.
اِلهى فَلَکَ اَسْئَلُ وَ اِلَیْکَ اَبْتَهِلُ وَ اَرْغَبُ وَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَنى مِمَّنْ یُدیمُ ذِکَرَکَ وَلا و یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَلا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَلا یَسْتَخِفُّ بِاَمْرِکَ اِلهى وَ اَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّکَ الاْبْهَجِ فَاَکُونَ لَکَ عارِفاً وَ عَنْ سِواکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خاَّئِفاً مُراقِباً یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً.
این از مناجات‌هاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است

فرماندار از روستای سیل زده دارین بازدید کرد

امروز یکشنبه مورخ 91/04/04 معاونت استاندار و فرماندار شهرستان سبزوار به اتفاق جمعی دیگر از مسئولین از روستای سیل زده دارین بازدیدنمود.

مسئول مرکز جهاد کشاورزی روداب خسارات وارده به این روستا را بالغ بر 300/000/000 میلیون تومان برآورد نموده است.

در طی چند روز گذشته نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی "جناب آقای سبحانی" نیز با حضور خود در این روستا از خسارات وارده بازدید به عمل آورد.

فرماندار پس از بازدید دارین به بازدید دیگر روستاهای خسارت دیده سطح بخش پرداخت.

تراژدي مرگ کودک ملوندی

وبلاگ ملوند روداب نوشت:

مهلا كوچولو وقتي آب كف كولر را ديد خواست دست و صورت عروسكش را بشويد و همين كافي بود تا مرگ دلخراشي داشته باشد.

به گزارش "سلام سربدار" به نقل از ايران، برق كولر جان دخترك روستايي را گرفت و همه را به ماتم كشاند. پدر و مادر هنوز باور ندارند ديگر صداي شيرين مهلا را نخواهند شنيد. سرهنگ «قنبر علي آزاد واري» در گفت‌وگو با شوک از جزئيات حادثه سوزناک و غم‌انگيز مرگ دختر بچه ۶ ساله‌اي به نام «مهلا» پرده برداشت.وي گفت: مردي به نام علي ساعت ۷:۳۰ صبح روز يکشنبه ۲۸ خردادماه با مراجعه به پاسگاه پليس بخش روداب اعلام کرد دختر ۶ ساله‌اش در خانه‌شان به خاطر برق گرفتگي جان خود را از دست داده است.

در پي اعلام اين گزارش، مأموران پليس براي پيگيري اين مرگ دلخراش به محل وقوع حادثه واقع در روستاي ملوند اعزام و تحقيقات خود را در اين باره آغاز کردند.

فرمانده پليس سبزوار با اعلام اين مطلب که پليس اقدامات قانوني لازم در رابطه با اين پرونده را با هماهنگي مقام قضايي به عمل آورده است گفت: جسد دختر بچه پس از انجام تشريفات قانوني براي خاک سپاري تحويل خانواده‌اش شده است.

پدر مهلا نيز در حالي که لباس عزا به تن داشت و بارسنگين غم و جدايي از دخترکوچولويش کمرش را خميده کرده بود با صدايي بغض گرفته به شوك گفت: من در کارخانه سيمان كار مي‌كنم و زندگي‌ام در روستاي ملوند است. روز شنبه گذشته، بخاطر گرما تصميم گرفتم دستي به سر و روي کولر آبي خانه بکشم و آن را سرويس کردم. اما يکي از دريچه‌هاي کولر را پس از تعويض پوشال‌هاي آن جا نگذاشتم و چون شيفت شب کار بودم به سر کار رفتم.

علي در حالي که صدايش حزن‌انگيز و نگاهش پر از اشک بود، افزود: ساعت حدود ۱۱ شب همسرم داخل خانه مشغول انجام کارها و جمع و جور کردن وسايل بود و مهلا و برادرش نيز داخل حياط بازي مي‌کردند. در اين لحظه ناگهان دختر کوچولويم چشمش به کولر آبي که پشت پنجره و داخل حياط خانه قرار داشت افتاد و با عروسک خود به سراغ کولر رفت. وي دست خود را در آب داخل سيني زيرين کولر فرو برد تا صورت عروسکش را بشويد اما به علت اتصال سيم برق، بچه‌ام دچار برق گرفتگي شديدي شد و جيغ بلندي کشيد و روي زمين افتاد.

همسرم که با چشمان خود شاهد اين صحنه سوزناک بود بلافاصله پيکر بي‌جان مهلا را به مرکز درماني بخش روداب انتقال داد اما متأسفانه پزشکان با انجام معاينات اوليه مرگ وي را اعلام کردند و روي صورت نازنينش را با پارچه سفيد پوشاندند تا ما نيز چشم‌هاي خود را ببنديم و از اين به بعد با خاطرات زيبايي که با شيرين زباني‌ها و نازکودکانه‌اش براي‌مان به يادگار گذاشته، زندگي کنيم و فقط مي‌توانم بگويم الهي چنين حوادثي براي هيچ خانواده‌اي پيش نيايد چون تحمل مرگ فرزند واقعاً سخت و طاقت فرساست و دل کوه مي‌خواهد و بايد چشم آهنين داشت.

وي گفت: ما جسد کوچک عزيز دل‌مان را به آغوش خاک سرد سپرديم و لحظه به لحظه با عروسک‌ها و عکس‌هاي نازنينش حرف مي‌زنيم.

پدر مهلا که ديگر نمي‌توانست خودش را کنترل کند گفت: ‌اي کاش دريچه کولر را بسته بودم و حواس‌مان را بيشتر جمع مي‌کرديم تا اين حادثه به وجود نمي‌آمد.

مرحوم آيت الله بروجردي


گِل عزاي امام حسين(ع) چشم اين مرجع را شفا داد


آیت الله خزعلی نقل می کنند:

ایشان در سال 1364 قمری به مشهد مسافرت کردند و حاج شیخ علی اکبر نهاوندی (ره) که امام جماعت حرم مطهر امام رضا علیه السلام بود خدمت آیت الله العظمی بروجردی می گوید: من شصت سال است که امام جماعت حرم مطهر بوده ام و الان که ماه رمضان رسیده است مایلم امامت این ماه با شما باشد.

همه ائمه جماعات و آقایان که پشت سر هر کس اقتداء نمی کردند، پشت سر ایشان ایستادند و من نیز در آن زمان در مشهد بودم و به فیض نماز جماعت ایشان رسیدم. که در آن موقع بلندگو نبود، چند مکبّر در بین صفوف قرار داده بودند تا رکوع و سجود و دیگر مواقف نماز را اعلام کنند.

آقای نهاوندی بعد از مدتی به عراق مشرف شد و مرحوم آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی که در حرم مطهر امیرالمؤمنین نماز جماعت می خواند به آقای نهاوندی می فرمایند:

امشب نماز را به جای من در حرم اقامه کنید. که ایشان بعد از نماز مغرب مشغول نماز نافله است که صدایی از قبر امیرالمؤمنین علیه السلام می شنود: « جادادی، جادادیم.» در مشهد به پسرم حاج آقا حسین جادادی، جادادیم:
« عظّمت ولدی فعظّمتک! »

که اشک از چشمان آقای نهاوندی جاری می شود و وقتی به ایران باز می گردد و خدمت آیت الله بروجردی جریان را عرض می کند اشک از چشمان آقای بروجردی جریان هم جاری می شود و می فرمایند: « جدم به من محبت کرده است. »

*

آیت الله شیخ حسین نوری همدانی نقل می کنند:

یک وقت در محضر آیت الله بروجردی درباره دید چشم بحث شد. ایشان با اینکه سنشان قریب نود سال بود، هیچ وقت احتیاج به عینک پیدا نکرده بودند و دور و نزدیک را بدون عینک می دیدند و در موقع مطالعه هم، هرگز عینک به چشم نمی زدند، می فرمودند:

« من در بروجرد که بودم یک وقت در اثر مطالعه زیاد در چشمم احساس ضعف کردم و درد چشم گرفتم، در بروجرد مراسم مخصوصی روز عاشورا اجراء می گردد، بدین ترتیب که: در نقطه های مختلف شهر گِل درست می کنند و مردم خود را در آن روز با گِل از سر تا پا آغشته می کنند و دسته دسته به عنوان عزاداری حرکت می کنند، من هم یک روز عاشورا، در آن جمع بودم و به قصد استشفاء مقداری از گِل بدن یکی از افراد را گرفته و بر چشم خود مالیدم، چشمم خوب شد از آن تاریخ درد چشم بر من عارض نشده است، ولی تا زمانی که زنده هستم راضی نیستم این موضوع بازگو شود. »

*

حجت الاسلام علی نجفی نقل کردند:

جناب آقای سلیمی امام جماعت مسجد آقای آخوند همدانی که بنابر وصیت مرحوم آخوند بعد از فوتشان امامت مسجد ایشان را در همدان به عهده گرفت، نقل می کردند:

روزی آقای آخوند طبق روال از منزل به طرف مدرسه علمیه خود، با پای پیاده، در حرکت بودند که در بین راه یکباره دیدیم آقا وسط خیابان به زمین نشست و به سرو صورت می زند و گریه می کنند.

عرض کردیم: چه اتفاقی افتاده است؟ فرمودند: همین الآن زمین تکان خورد.

دوباره پرسیدیم: چه شده است؟

فرمودند: بر پیکره اسلام ضربه ای جبران ناپذیر وارد شد و همین الان آیت الله بروجردی دار فانی را وداع نمودند (با اینکه ایشان از جایی خبر نداشتند) ما متأسف شدیم و ساعت دو بعدازظهر از رادیو خبر فوت آیت الله بروجردی پخش شد.

حسین سلطان عشق،

حسین سلطان عشق،عباس ساقی عشق،زینب شاهدعشق وسجادراوی عشق.کاروان عشق درراه است وخود"عشق"نیمه شعبان خواهدآمداعیاد شعبانیه مبارك

اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ أَقْبلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ

 
خدايا! بر پيامبر و دودمان پاكش درود فرست، و آنگاه كه تو را مي‏خوانم و صدايت مي‏زنم، صدا و دعايم را بشنو و اجابت كن،و آنگاه كه با تو نجوا مي‏كنم، بر من عنايت كن.
 
فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُسْتَكِينا لَكَ مُتَضَرِّعا إِلَيْكَ رَاجِيا لِمَا لَدَيْكَ ثَوَابِي
 
من از همه به سوي تو گريخته و در پيشگاه تو ايستاده‏ام،در حالي كه دلشكسته و نالان درگاه توام و به پاداش تو اميدوار.
 
وَ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ تَخْبُرُ حَاجَتِي وَ تَعْرِفُ ضَمِيرِي وَ لا يَخْفَي عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِي
 
آنچه را در دل من مي‏گذرد مي‏داني، از نياز من آگاهي، ضمير و درونم را مي‏شناسي و فرجام و سرانجام زندگي و مرگم از تو پنهان نيست. آنچه را كه مي‏خواهم بر زبان آورم و از خواسته‏ام سخن بگويم و به حسن عاقبتم اميد بندم، همه را مي‏داني.
 
وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِيرُكَ عَلَيَّ يَا سَيِّدِي فِيمَا يَكُونُ مِنِّي إِلَي آخِرِ عُمْرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَ عَلانِيَتِي وَ بِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ زِيَادَتِي وَ نَقْصِي وَ نَفْعِي وَ ضَرِّي
 
در آنچه تا پايان عمرم و از نهان و آشكارم خواهد بود، قلم تقديرت نافذ و جاري است و افزوني و كاهشم و سود و زيانم، تنها به دست توست.
 
إِلَهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَرْزُقُنِي وَ إِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي
 
خدایا! اگر محرومم سازي، كيست كه روزيم دهد؟ و اگر خوارم كني، كيست كه ياريم كند؟
 
إِلَهِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ غَضَبِكَ وَ حُلُولِ سَخَطِكَ
 
خدايا! از خشم و فرا رسيدن غضبت، به خودت پناه مي‏آورم.
 
إِلَهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ
 
خدايا! اگر شايسته رحمت تو نيستم، تو سزاواري كه رحمت گسترده‏ات را بر من عطا كني.
 
إِلَهِي كَأَنِّي بِنَفْسِي وَاقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ
 
خدايا! گويا چنانم كه در پيشگاه لطف تو ايستاده‏ام و سايه‏سار توكل نيكويم بر من بال گشوده و آنچه را تو شايسته آني گفته‏اي و مرا در هاله‏اي از بخشايش خويش پوشانده‏اي.
 
إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَي مِنْكَ بِذَلِكَ
 
خدايا! اگر ببخشايي، كيست كه از تو سزاوارتر به عفو باشد؟
 
وَ إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُدْنِنِي [يَدْنُ‏] مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي
 
و اگر اجلم فرا رسيده و كار شايسته‏اي نداشته‏ام كه مرا به تو نزديك سازد، اعتراف به گناه را وسيله آمرزش تو ساخته‏ام.
 
إِلَهِي قَدْ جُرْتُ عَلَي نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا
 
خداوندا! با مهلت و ميداني كه به نفس داده‏ام، بر خويش ستم كرده‏ام، پس اگر مرا نيامرزي، پس واي بر من.
 
إِلَهِي لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَيَاتِي فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّي فِي مَمَاتِي
 
خدايا! همواره در طول زندگي، از لطف و احسانت‏برخوردار بوده‏ام، پس از مرگ هم، لطف خويش از من دريغ مدار.
 
إِلَهِي كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَمَاتِي وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِي [تُولِنِي‏] إِلا الْجَمِيلَ فِي حَيَاتِي خدايا! چگونه مايوس باشم از اينكه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالي كه در طول حياتم، با من جز احسان و نيكي نكرده‏اي.
 
إِلَهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي مَا أَنْتَ أَهْلُهُ
 
خدايا! كار مرا آنگونه به سامان برسان كه تو سزاوار آني (نه آن سان كه من در خور آنم).
 
وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلَي مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ
 
و با بزرگواريت، به من عنايت كن، بر گناهكاري كه در لجه جهل خويش فرو رفته است.
 
إِلَهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوبا فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَي سَتْرِهَا عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْأُخْرَي [إِلَهِي قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ فَلا تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَي رُءُوسِ الْأَشْهَادِ
 
در دنيا گناهاني را بر من پوشانده‏اي كه در آخرت، نيازمندترم كه پرده پوشش خود را بر آنها افكني. خدايا! چون گناهانم را پوشاندي و بر هيچ يك از بندگان شايسته‏ات فاش نساختي، بر من نيكي كردي، خدايا، پس در روز قيامت نيز رسواي خلايقم مگردان.
 
إِلَهِي جُودُكَ بَسَطَ أَمَلِي وَ عَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي
 
خدايا جود و بخشش تو، دامنه آرزوهايم را گسترده است و بخشايش تو، برتر از عمل من است.
 
إِلَهِي فَسُرَّنِي بِلِقَائِكَ يَوْمَ تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبَادِكَ خدايا! آن روز كه ميان بندگانت‏به داوري مي‏پردازي، با ديدار چهره رافت‏خود، مسرورم ساز.
 
إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي يَا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ
 
خدايا! پوزش‏طلبي من به درگاهت، عذرخواهي كسي است كه از عذرپذيري تو بي‏نياز نيست، پس عذرم را بپذير، اي كريمترين بزرگواري كه زشتكاران، به درگاهش عذر گناه مي‏برند.
 
إِلَهِي لا تَرُدَّ حَاجَتِي وَ لا تُخَيِّبْ طَمَعِي وَ لا تَقْطَعْ مِنْكَ رَجَائِي وَ أَمَلِي
 
پروردگار من! حاجت و نيازم را رد مكن و دست اميد و آرزويم را از درگاه خويش، كوتاه مگردان.
 
إِلَهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِي لَمْ تَهْدِنِي وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعَافِنِي
 
خداوندا! اگر مي‏خواستي خوارم كني، هدايتم نمي‏كردي. و اگر مي‏خواستي رسوايم سازي، از عقوبت دنيا معافم نمي‏كردي.
 
إِلَهِي مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِهَا مِنْكَ خدايا! باور ندارم كه در حاجتي دست رد به سينه‏ام بزني، حاجتي كه عمر خويش را در پي آن گذراندم و عمري از تو طلبيدم.
 
إِلَهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا يَزِيدُ وَ لا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَي
 
خدايا! ستايش ابدي و ثناي سرمدي تنها از آن توست، سپاسي همواره فزاينده و بي‏كم و كاست، آنگونه كه تو دوست داري و مي‏پسندي.
 
إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ
 
خدايا! اگر مرا به جرمم بگيري، دست‏به دامان عفوت مي‏زنم.
 
وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ
 
و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه كني، تو را به بخشايشت‏بازخواست مي‏كنم.
 
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ
 
اگر در دوزخم افكني، به دوزخيان اعلام خواهم كرد كه تو را دوست دارم.
 
إِلَهِي إِنْ كَانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طَاعَتِكَ عَمَلِي فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجَائِكَ أَمَلِي
 
خدايا! اگر در كنار طاعتت، عملم كوچك است، اميد و آرزويم بزرگ و بسيار است.
 
إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوما وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما
 
خدايا! از آستان تو چگونه تهيدست و محروم برگردم، با آنكه گمان نيك من نسبت‏به جود تو، آن است كه نجات يافته و رحمت‏شده مرا باز گرداني.
 
إِلَهِي وَ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي فِي سَكْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْكَ إِلَهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرَارِي بِكَ وَ رُكُونِي إِلَي سَبِيلِ سَخَطِكَ
 
خدايا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم،جواني‏ام را در سرمستي دوري از تو هدر دادم،خداوندا! آن روزها كه به كرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم، از خواب غفلت‏بيدار نگشتم.
 
إِلَهِي وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ قَائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ مُتَوَسِّلٌ بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ
 
پروردگارا! من بنده توام و زاده بنده تو. در آستان بزرگيت ايستاده‏ام و كرمت را وسيله تقرب به حضور تو قرار داده‏ام.
 
إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ
 
خدايا! بنده‏اي زشتكارم كه به عذرخواهي آمده‏ام، از نگاه تو شرم نداشته‏ام، اينك از تو بخشش مي‏طلبم، چرا كه عفو، صفت‏بزرگواري توست.
 
إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ
 
آفريدگارا! توان آن نداشته‏ام كه از نافرمانيت دست‏شويم،مگر آنگاه كه به عشق و محبت‏خويش بيدارم ساخته‏اي، يا آنگونه بوده‏ام كه تو خود خواسته‏اي. تو را سپاس، كه مرا در كرم خويش وارد كردي و دلم را از آلايشها و كدورتهاي غفلت از خودت را پاك نمودي.
 
إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ
 
پروردگارا! مرا بنگر، نگاه آنكه ندايش دادي پس پاسخت گفت، و به طاعتش فراخواندي و به ياريش گرفتي پس مطيع تو گشت.
 
يَا قَرِيبا لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَادا لا يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ
 
اي خداي نزديك; كه از مغروران و فريفتگان دور نيستي،اي بخشنده‏اي كه نسبت‏به اميدواران جود و بخششت، بخل نمي‏ورزي،
 
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ
 
خدايا! مرا قلبي بخش كه شوق و عشق، به تو نزديكش سازد،و زباني عطا كن كه صداقت و راستي‏اش به درگاهت‏بالا رودو نگاهي بخش، كه حقيقتش، زمينه‏ساز قرب به تو گردد!
 
إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ [مَمْلُولٍ‏]
 
خدایا! آنكه به تو معروف گردد، ناشناخته نيست،آنكه به تو پناه آورد، خوار و درمانده نيست،و آنكه تو، به او روي عنايت آوري برده ديگري نيست،
 
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لا تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ
 
خدايا! آنكه از تو راه را يافت، روشن شد و آنكه پناهنده تو شد، پناه يافت،خداوندا! من به تو پناه آورده‏ام، از رحمت‏خويش مايوس و محرومم مساز و از رافت و مهربانيت محجوبم مگردان.
 
إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ
 
خداوندا! در ميان اولياء خويش، مرا مقام كسي بخش كه آرزوي محبت افزون‏تر تو را دارد.
 
إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَها بِذِكْرِكَ إِلَي ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ
 
خدايا! مرا شيفته ياد خود ساز و همتم را در نشاط دستيابي به نامهايت و قرارگاه عظمت و قدست قرار بده.
 
إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلا أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَي الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ فَإِنِّي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعا وَ لا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعا
 
خداوندا! تو را به خودت سوگند، كه مرا به جايگاه اهل طاعتت‏برسان و به منزلگاه شايسته و پسنديده خويش، رهنمون باش، كه من، نه مي‏توانم شري را از خويش دور سازم و نه سودي به خويش رسانم.
 
إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ [الْمَعِيبُ‏] فَلا تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ
 
كردگارا! من، بنده ناتوان و گنهكار توام و برده عيبناك تو، كه بسويت آمده‏ام. پس مرا از آنان مگردان كه چهره لطف خويش از آنان برگردانده‏اي و اشتباهاتشان حجاب بخشايش تو گشته است.
 
إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّي تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
 
خدایا! مرا كمال گسستن از غير و پيوستن به خودت عطا كن‏ديده دلهايمان را با فروغ نگاه به خود، روشن سازتا ديده‏هاي بصيرت دل، حجابهاي نور را از هم بر درد و به كانون عظمت‏برسد و جانهاي ما آويخته درگاه عزت و قدس تو گردد.
 
إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَكَ جَهْرا
 
خدايا! مرا از آنان قرار ده كه ندايشان كردي، پاسخت گفتندو نگاهشان كردي، مدهوش جلال تو گشت،با آنان، راز گفتي و نجوا كردي، آشكارا براي تو كار كردند.
 
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَي حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ
 
خداوندا! هرگز نوميدي را بر حسن ظن خويش مسلط نساخته‏ام،و هرگز اميدم از كرم نيكو و زيبايت نگسسته است.
 
إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ
 
پروردگارا! اگر گناهان مرا در پيشگاه تو خوار و پست كرده، پس به سبب توكل و اعتماد نيكويم به تو، از من درگذر.
 
إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَي كَرَمِ عَطْفِكَ
 
آفريدگارا! اگر گناهان، مرا از لطف والاي تو دور ساخته، اما يقين به كرم و عنايتت، آگاه و اميدوارم ساخته است.
 
إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ
 
خدايا! اگر خواب غفلت، از آمادگي براي ديدارت، باز داشته، معرفت‏به نعمتهاي ارجمندت، بيدارم داشته است.
 
إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَي النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَي الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ
 
خداوندا! اگر عقوبت‏سنگين تو، به آتش دوزخم فرا مي‏خواند، پاداش فراوانت، به بهشتم دعوت مي‏كند.
 
إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ
 
آفريدگارا! من از تو مي‏خواهم و تنها به آستان تو دست نياز برمي‏آورم و تو را خواستارم.
 
وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لا يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ
 
از تو مي‏خواهم كه بر محمد و دودمانش درود فرستي و مرا از آنان قرار دهي كه همواره به ياد تواند و پيمان تو را نمي‏شكنند و از سپاس تو غافل نمي‏شوند و فرمانت را سبك نمي‏شمرند.
 
إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا وَ مِنْكَ خَائِفا مُرَاقِبا
 
خدايا! مرا به فروغ نشاطبخش عزت خود بپيوند تا تنها شناساي تو باشم و از غير تو روي برتابم و تنها از تو ترسم و بيم تو داشته باشم.
 
يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّي اللَّهُ عَلَي مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما كَثِيرا.
 
اي شكوهمند و بزرگوار! بر محمد و خاندان پاكش درود تو باد، و سلام بي‏پايان و بسيار.

آرام ِ_ جانــم ِ_

دستـــِ   منـــ ُ  و تــو نیســـتــــ  اگــرنـوکـرش شــُـدیـمــ

خیلـ حـُسیــــن زحمتـــ ِ ما را کشید ــهـ  استـــ ...


تواضع امام حسین(ع):

ابن اثیر در كتاب اسد الغابه مى‏ نویسد:

«كان الحسین رضى الله عنه فاضلا كثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها (1) »

حسین (ع) بسیار روزه مى‏ گرفت و نماز مى‏ گزارد و به حج مى‏ رفت و صدقه مى‏ داد و همه‏ ى كارهاى پسندیده را انجام مى‏داد. شخصیت حسین بن على (ع) آنچنان بلند و دور از دسترس و پر شكوه بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى (ع)، پیاده به كعبه مى ‏رفتند، همه‏ ى بزرگان و شخصیت‏هاى اسلامى به احترامشان از مركب پیاده شده، همراه آنان راه پیمودند. (2)

احترامى كه جامعه براى حسین (ع) قائل بود بدان جهت بود كه او با مردم زندگى مى ‏كرد ـ از مردم و معاشرتشان كناره نمى ‏جست ـ با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یك اجتماع برخوردار بود و بالاتر از همه ایمان بى تزلزل او به خداوند او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود.

و گرنه، او نه كاخ‏ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ ؛ و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمى‏ بستند و حرم رسول الله (ص) را براى او خلوت نمى‏ كردند ...این روایت یك نمونه از اخلاق اجتماعى اوست، بخوانیم:

روزى از محلى عبور مى ‏فرمود، عده‏اى از فقرا بر عباهاى پهن شده اشان نشسته بودند و نان پاره‏هاى خشكى مى‏ خوردند، امام حسین (ع) مى ‏گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذیرفت، نشست و تناول فرمود و آنگاه بیان داشت:

ان الله لا یحب المتكبرین. (3)

خداوند متكبران را دوست نمى‏ دارد.

سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم، شما هم دعوت مرا اجابت كنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند، حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، (4) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت.

شعیب بن عبد الرحمن خزاعى مى‏ گوید:

چون حسین بن على (ع) به شهادت رسید، بر پشت مباركش آثار پینه مشاهده كردند علتش را از امام زین العابدین (ع) پرسیدند، فرمود: این پینه ‏ها اثر كیسه‏ هاى غذایى است كه پدرم شب ها به دوش مى ‏كشید و به خانه ‏ى زن هاى شوهر مرده و كودكان یتیم و فقرا مى‏ رسانید. (5)

شدت علاقه امام حسین (ع) را به دفاع از مظلوم و حمایت ‏از ستم دیدگان مى ‏توان در داستان ارینب و همسرش عبد الله بن سلام دریافت، كه اجمال و فشرده‏اش را در اینجا متذكر مى ‏شویم :

یزید به زمان ولایت عهدى، با این كه همه نوع وسائل شهوترانى و كام جویى و كامروایى از قبیل پول، مقام، كنیزان رقاصه و...در اختیار داشت چشم ناپاك و هرزه‏اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود.

پدرش معاویه به جاى این كه در برابر این رفتار زشت و ننگین عكس العمل كوبنده ‏اى نشان دهد، با حیله‏ گرى و دروغ پردازى و فریبكارى، مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانه‏ ى شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده‏ ى پسرش یزید بكشاند.حسین بن على (ع) از قضیه با خبر شد در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه ‏ى شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یكى از قوانین اسلام، زن را به شوهرش عبد الله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده‏ى مسلمان و پاكیزه‏ اى قطع نمود و با این كار همت و غیرت الهى ‏اش را نمایان و علاقمندى خود را به حفظ نوامیس جامعه ‏ى مسلمان ابراز داشت و این رفتار داستانى شد كه در مفاخر آل على (ع) و دنائت و ستمگرى بنى امیه، براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (6)

علائلى در كتاب «سمو المعنى» مى‏نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد مى‏ كنیم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته‏ اند یكى در شجاعت، دیگرى در زهد، آن دیگر در سخاوت، و...اما شكوه و بزرگى امام حسین (ع) حجم عظیمى است كه ابعاد بى نهایتش هر یك مشخص كننده‏ ى یك عظمت فراز تاریخ است، گویا او جامع همه ‏ى والایى‏ها و فرازمندى‏هاست. (7)

آرى مردى كه وارث بى كرانگى نبوت محمدى است، مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (ع) است، چگونه نمونه‏ ى برتر و والاى عظمت انسان و نشانه‏ ى آشكار فضیلت‏هاى خدایى نباشد.

درود ما بر او باد كه باید او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهیم.

امام حسین (ع) و حكایت زیستنش و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه‏ ى یك بزرگ مرد تاریخ را براى ما مجسم مى‏ سازد، بلكه او با همه‏ى خویشتن، آیینه‏ى تمام نماى فضیلت‏ ها، بزرگ منشى‏ ها، فداكاری ها، جان بازى‏ها، خداخواهى‏ ها و خداجویى ‏ها مى ‏باشد، او به تنهایى مى ‏تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد.

بودن و رفتنش، معنویت و فضیلت‏هاى انسان را ارجمند نمود.

پى‏نوشت ها

1 ـ اسد الغابه، ج 2، ص 20.

2 ـ ذكرى الحسین ، ج 1 ، ص 152 ، به نقل از ریاض الجنان ، چاپ بمبئى ، ص 241 ـ انساب الاشراف.

3 ـ سوره‏ ى نحل ، آیه‏ ى 22.

4 ـ تفسیر عیاشى ،ج 2 ، ص 257.

5 ـ مناقب ، ج 2 ، ص 222.

6 ـ الامامة و السیاسه ، ج 1 ، ص 253 به بعد.

7 ـ از كتاب سمو المعنى ، ص 104 به بعد نقل به معنى شده است.

كتاب: پیشواى سوم حضرت امام حسین (ع)، ص 23

نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق

وبلاگ دامرود نوشت!

وبلاگ دامرود:
با سلام خدمت شوراهای محترم روستا و دهیار عزیز : امیدوارم که مثل همیشه سالم و تندرست باشند و بتونن برای روستا کار انجام بدن . روستا مشکلات زیادی داره که امیدواریم با پیگیری شورا و دهیار محترم این مشکلات و معضلات حل بشه و مردم دغدغه کمتری داشته باشند . هر چند شورا و دهیار در جهت رفع مشکلات روستا زحمات زیادی می کشند اما روستا با مشکلاتی روبرو است که نیاز به تلاش و پیگیری بیشتری دارد . ۱ - یکی از این مشکلات جاده روستاست که هنوز حدود ۴ کیلومترش آسفالت نشده و پیمانکارش هم معلوم نیست کجا هست که باید هر چه سریعتر این کار رو تموم کنن تا به زمستون نخوره و مردم برای رفت وآمد به مشکل نخورند . ۲ - یکی دیگه از مشکلات اینه که کوچه های روستا خیلی به هم ریخته اس که باید هر چه سریعتر درستش کنن . ۳ - و ............................. *** امیدوارم هر چه سریعتر این مشکلات حل بشه ***

راه اندازی وبلاگ روستای دامرود بخش روداب

جناب آقای رضا دامرودی نویسنده محترم وبلاگ دامرود خبر از راه اندازی این وبلاگ را دادند.

برای دیدن وبلاگ دامرود روداب به آدرس http://www.damrood67.blogfa.com/ مراجعه نمائید.

با آرزوی موفقیت برای وبلاگ نویس روستای دامرود " جناب آقای رضا دامرودی" 

سیلاب خسارات زیادی به مزارع دشت روداب زد

سیلاب روزهای گذشته در بخش روداب خسارات فراوانی به کشاورزان این بخش وارد نمود.

سیلاب مکرر مزارع بسیاری را زیر آب برده و  محصولات را در خود غرق نمود.

محدوده شهر روداب و روستاهای دارین ، دروک ، برآباد ، ملوند ، تسبند ، لندران بیشترین خسارات از سیل را متحمل شدند.