تقریبا یک سال و نیم پیش یعنی خرداد ۹۱ ، پس از کلی کش و قوس دادن به موضوع  نوسازی مدرسه روستا و با وجود مخالفت برخی از بزرگان ده با تخریب مدرسه (به  علت اینکه دبستان روستای ما جزو قدیمیترین ها در سطح بخش روداب و به روایت  تابلو سر در آن تاسیس ۱۳۴۲ یعنی پنجاه سال قبل بود ) ، بالاخره مدرسه را خراب  کردند و قرار شد ظرف مدت چند ماه و قبل از فصل سرمایسال گذشته ساختمان  جدید احداث شود !!! به مانند همه پروژه ها ، تخریب به سرعت انجام شد و تا مهر  ماه ۹۱ اسکلت بنای جدید زده شد ولی به بکباره باز هممانند دیگر پروژه ها بودجه  تمام شد ( انگار مسوولین برآورد بودجه ها در تمامی پروژه ها یکی هستند !!!).

 ابتدای سال تحصیلی  ۹۲ -۹۱ ، دانش آموزان روستا در یکی ازخانه های بدون سکنه ده درس می خواندند تا اینکه دو  دستگاه کانکس  به عنوان محل کلاس درس آورده شد و تقریبا با آمدن این کانکسها قضیه مدرسه و نوسازی و بودجه و ... به فراموشی سپرده شد .

حال اگر از سرمای زمستان و گرمای تابستان و نبود فضای مناسب  یک کانکس  به عنوان کلاس درس هم که بگذریم  ، نداشتن تهویه مناسب هوا  برای محیطی که از

 بخاری نفتی استفاده می شود  باعث آسیب رساندن به دانش آموزان کم سن و سال و همچنین معلمین عزیز می گردد کما اینکه بنا بر شنیده های من ، یکی از  معلمین  روستا که از بیماری قلبی رنج می برد  دائما مجبور به بیرون آمدن از فضای کلاس و تنفس در محیط باز می باشد .





همه این مطالب را نوشتم تا مطلب یکی از عزیزان به نام سعید را بیان کنم  : "بچه ها  هنوز در کانکسهای سرد درس می خوانند.چرا شوراهای روستا  پیشنهاد آقای میرعلی رو قبول نکردند.ایشان متقبل شده اند که مدرسه رو  با هزینه خودشون بسازند به شرطی که نام پدرشون روی مدرسه  باشه.این پیشنهاد رو بپذیرند تا زودتر مدرسه ساخته بشه و به جاش نام  خیابان اصلی رو به نام شهید نامگذاری کنند. " اگر واقعا مطلب این دوست  عزیز  که در پست  محرم  1435 مرقوم فرمودند صحیح باشد  ، بدون شک همه  مسوولین و دست اندر کاران روستا ، مدیون این دانش آموزان عزیز و همه مردم ده  خواهند بود اگر این کار را عملی نکنند . هیچ کس به جایگاه رفیع شهدا  شک ندارد  ولی آیا اگر خود شهید علیرضا پروندی می بود راضی بود به این علت که اسم خودش  بر روی مدرسه باقی بماند ، ساختن مدرسه در بلاتکلیفی بماند ؟

         » وبلاگ کلاته میر علی روداب